Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (10 milliseconds)
English
Persian
answer
پاسخ
answered
پاسخ
answering
پاسخ
answers
پاسخ
response
پاسخ
responses
پاسخ
replied
پاسخ
replies
پاسخ
reply
پاسخ
replying
پاسخ
respond
پاسخ
responded
پاسخ
responds
پاسخ
replication
پاسخ
responsions
پاسخ
answer
[to something]
پاسخ
[به چیزی]
[راه حل]
item of written comment
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
پاسخ
representation
[statement]
پاسخ
response
[commentary]
پاسخ
statement
پاسخ
Other Matches
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
answered
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
answerback
در پاسخ
negative reply
پاسخ رد
in answer to
در پاسخ به
no
: پاسخ نه
counterplea
پاسخ رد
rebutter
پاسخ رد
in reply to
در پاسخ
respond
پاسخ دادن
reflection response
پاسخ قرینه
responded
پاسخ دادن
response amplitude
دامنه پاسخ
responsorial
پاسخ دهنده
rejoinder
پاسخ دفاعی
manipulandum
ابزار پاسخ
calculation
پاسخ تقریبی
operandum
ابزار پاسخ
rejoins
در پاسخ گفتن
rejoins
پاسخ دادن
preparatory response
پاسخ مقدماتی
position response
پاسخ مکانی
popular response
پاسخ رایج
rejoining
در پاسخ گفتن
discriminatory response
پاسخ افتراقی
original response
پاسخ ابتکاری
movement response
پاسخ حرکت
moro response
پاسخ مورو
oracle
پاسخ مبهم
oracles
پاسخ مبهم
an a answer
پاسخ مثبت
running rate
اهنگ پاسخ
rejoining
پاسخ دادن
response intensity
شدت پاسخ
response duration
مدت پاسخ
anatomy response
پاسخ کالبدی
emitted response
پاسخ صدوری
distal response
پاسخ دوربرد
answer mode
حالت پاسخ
answerback
پاسخ برگشتی
response equivalence
هم ارزی پاسخ
anticipatory response
پاسخ انتظاری
color response
پاسخ رنگ
conditioned response
پاسخ شرطی
consummatory response
پاسخ پایانی
content response
پاسخ محتوایی
response generalization
تعمیم پاسخ
delayed response
پاسخ درنگیده
frequency respone
پاسخ فرکانس
response latency
نهفتگی پاسخ
response rate
سرعت پاسخ
replier
پاسخ دهنده
responds
پاسخ دادن
irresponsive
پاسخ ندهنده
impluse response
پاسخ ایمپولز
image response
پاسخ تصویر
correct response
پاسخ درست
response differentiation
تفکیک پاسخ
response time
زمان پاسخ
response threshold
استانه پاسخ
response strength
نیرومندی پاسخ
response set
امایه پاسخ
right answer
پاسخ درست
solutions
پاسخ یک مشکل
answers
: پاسخ دادن
vaccum response
پاسخ غیابی
pleas
پاسخ دعوی
answers
پاسخ به یک سوال
answerable
پاسخ دار
answers
: جواب پاسخ
whole response
پاسخ کلی
w response
پاسخ کلی
solution
پاسخ یک مشکل
come up with
<idiom>
یافتن پاسخ
voice answer back
پاسخ سمعی
rejoinders
پاسخ دفاعی
early answer
پاسخ زود
vab
پاسخ سمعی
answering
پاسخ به یک سوال
answer
پاسخ به یک سوال
plea
پاسخ دعوی
rejoin
در پاسخ گفتن
rejoin
پاسخ دادن
answer
: جواب پاسخ
rejoined
در پاسخ گفتن
answer
: پاسخ دادن
rejoined
پاسخ دادن
answered
پاسخ به یک سوال
to definitive answer
پاسخ قطعی
to make a response
پاسخ دادن
answered
: پاسخ دادن
answering
: جواب پاسخ
answered
: جواب پاسخ
answering
: پاسخ دادن
all or none response
پاسخ همه یا هیچ
conditioned escape response
پاسخ گریز شرطی
conditioned avoidance response
پاسخ اجتنابی شرطی
affirmative
پاسخ "بله " بود
cer
پاسخ هیجانی شرطی
response hierarchy
سلسله مراتب پاسخ
phones
پاسخ به تماس در تلفن
achromatic color response
پاسخ رنگ بی فام
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
phoning
پاسخ به تماس در تلفن
conditioned emotional response
پاسخ هیجانی شرطی
phone
پاسخ به تماس در تلفن
to fail to provide an answer
درماندن در دادن پاسخ
open ended question
پرسش باز پاسخ
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response
پاسخ خالص رنگ
interrogator responsor
دستگاه پرسش- پاسخ
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
high frequency responce
پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative
پاسخ منفی داد
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
electrodermal response
پاسخ برقی پوست
no reply necessary
[NRN]
نیازی به پاسخ نیست.
i pause for a reply
منتظر پاسخ هستم
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
pilomotor response
پاسخ سیخ شدن مو
visual righting response
پاسخ تعادل دیداری
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
white space response
پاسخ به بخش سفید
rejoinders
پاسخ دفاعی دادن
ucr
پاسخ غیر شرطی
solved
یافتن پاسخ یک مشکل
solves
یافتن پاسخ یک مشکل
solving
یافتن پاسخ یک مشکل
unconditioned response
پاسخ غیر شرطی
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
s r model
الگوی محرک- پاسخ
calculation
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
rejoinder
پاسخ دفاعی دادن
return a negative
پاسخ منفی دادن
shading response
پاسخ سایه روشن
rejoining
پاسخ دفاعی دادن
rejoins
پاسخ دفاعی دادن
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
rejoin
پاسخ دفاعی دادن
the answer is in the negative
پاسخ ان منفی است
response time
زمان پاسخ دهی
to answer in the a
پاسخ مثبت دادن
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
solve
یافتن پاسخ یک مشکل
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
reacted
عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacting
عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacts
عمل کردن در پاسخ به چیزی
i cannot say him nay
نمتوانم پاسخ رد به او بدهم نمیتوانم به او
resolveme this
این پرسش را پاسخ دهید
to beg the question
در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
react
عمل کردن در پاسخ به چیزی
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
interrupts
ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
interrupt
ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
to meet with a repulse
پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
replied
پاسخ دادن جواب کتبی
stimulus organism response model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
problem
یافتن پاسخ برای مشکلی
interrupting
ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
let down easy
<idiom>
پاسخ منفی به طرز خوشآیندی
glib answer
پاسخ بدون ملاحظه
[بی فکر]
problems
یافتن پاسخ برای مشکلی
Please reply as a matter of urgency.
لطفا فوری پاسخ دهید.
replies
پاسخ دادن جواب کتبی
s o r model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
fractional antedating goal response
خرده پاسخ انتظار هدف
to press for an answer
با صرار یا فشار پاسخ خواستن
reply
پاسخ دادن جواب کتبی
replying
پاسخ دادن جواب کتبی
i pause for a reply
خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
to respond to blackmail
[a threat]
پاسخ دادن به باج گیری
[ تهدیدی]
I look forward to receiving your reply.
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
no answer
[n/a]
[in forms]
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
blinds
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
resulting
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
resulted
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
result
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
blinded
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
responds
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
responded
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
respond
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
blind
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
problem
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
problems
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
answers
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com