Dictiornary-Farsi | پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (23 milliseconds)

English	Persian
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست


Other Matches

no reply necessary [NRN]	نیازی به پاسخ نیست.
answers	پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer	پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering	پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered	پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
it is impolitic reply so soon	صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
reply [answer]	پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
voicing	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voices	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
answer	: پاسخ دادن
respond	پاسخ دادن
answered	: پاسخ دادن
answering	: پاسخ دادن
answers	: پاسخ دادن
to make a response	پاسخ دادن
rejoining	پاسخ دادن
rejoins	پاسخ دادن
rejoin	پاسخ دادن
rejoined	پاسخ دادن
responds	پاسخ دادن
responded	پاسخ دادن
it is inadvisable to say that	گفتن ان مصلحت نیست
return a negative	پاسخ منفی دادن
rejoin	پاسخ دفاعی دادن
rejoined	پاسخ دفاعی دادن
to fail to provide an answer	درماندن در دادن پاسخ
rejoinder	پاسخ دفاعی دادن
rejoinders	پاسخ دفاعی دادن
rejoining	پاسخ دفاعی دادن
rejoins	پاسخ دفاعی دادن
to answer in the a	پاسخ مثبت دادن
it is inadvisable to say that	گفتن ان مقتضی نیست
reply	پاسخ دادن جواب کتبی
replying	پاسخ دادن جواب کتبی
replied	پاسخ دادن جواب کتبی
to beg the question	در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
readiness to report	امادگی برای پاسخ دادن
replies	پاسخ دادن جواب کتبی
to respond to blackmail [a threat]	پاسخ دادن به باج گیری [ تهدیدی]
replied	پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
responded	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
answer	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
responds	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
replies	پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply	پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
answered	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
respond	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
irresponsiveness	عدم امادگی برای پاسخ دادن
answering	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
replying	پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
politic	مصلحت دان مصلحت امیز مقتضی
write-in	رای دادن به کسی که نامش در فهرست کاندیدها نیست
inquiries	ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
inquiry	ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
write	رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes	رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
intelligence	1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
bloop	عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
quoting	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
pan	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
voice answer back	یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
seconding	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
originated	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
respond	پاسخ
answerback	در پاسخ
counterplea	پاسخ رد
response	پاسخ
responses	پاسخ
representation [statement]	پاسخ
reaction [answer, commentary]	پاسخ
item of written comment	پاسخ
statement	پاسخ
responded	پاسخ
in reply to	در پاسخ
responds	پاسخ
response [commentary]	پاسخ
answer	پاسخ
answered	پاسخ
answering	پاسخ
in answer to	در پاسخ به
negative reply	پاسخ رد
rebutter	پاسخ رد
replication	پاسخ
answers	پاسخ
replied	پاسخ
no	: پاسخ نه
replies	پاسخ
replying	پاسخ
responsions	پاسخ
reply	پاسخ
response latency	نهفتگی پاسخ
response rate	سرعت پاسخ
response time	زمان پاسخ
response intensity	شدت پاسخ
response generalization	تعمیم پاسخ
whole response	پاسخ کلی
response equivalence	هم ارزی پاسخ
emitted response	پاسخ صدوری
frequency respone	پاسخ فرکانس
response duration	مدت پاسخ
distal response	پاسخ دوربرد
discriminatory response	پاسخ افتراقی
delayed response	پاسخ درنگیده
anticipatory response	پاسخ انتظاری
anatomy response	پاسخ کالبدی
response threshold	استانه پاسخ
response strength	نیرومندی پاسخ
conditioned response	پاسخ شرطی
consummatory response	پاسخ پایانی
correct response	پاسخ درست
answerback	پاسخ برگشتی
answer mode	حالت پاسخ
right answer	پاسخ درست
response set	امایه پاسخ
content response	پاسخ محتوایی
replier	پاسخ دهنده
response differentiation	تفکیک پاسخ
original response	پاسخ ابتکاری
running rate	اهنگ پاسخ
movement response	پاسخ حرکت
moro response	پاسخ مورو
operandum	ابزار پاسخ
image response	پاسخ تصویر
manipulandum	ابزار پاسخ
impluse response	پاسخ ایمپولز
irresponsive	پاسخ ندهنده
to definitive answer	پاسخ قطعی
vab	پاسخ سمعی
popular response	پاسخ رایج
w response	پاسخ کلی
response amplitude	دامنه پاسخ
voice answer back	پاسخ سمعی
color response	پاسخ رنگ
vaccum response	پاسخ غیابی
answerable	پاسخ دار
reflection response	پاسخ قرینه
responsorial	پاسخ دهنده
preparatory response	پاسخ مقدماتی
position response	پاسخ مکانی
early answer	پاسخ زود
answering	: جواب پاسخ
rejoining	در پاسخ گفتن
solution	پاسخ یک مشکل
come up with <idiom>	یافتن پاسخ
answers	پاسخ به یک سوال
oracles	پاسخ مبهم
answer	: جواب پاسخ
rejoins	در پاسخ گفتن
plea	پاسخ دعوی
rejoin	در پاسخ گفتن
rejoined	در پاسخ گفتن
rejoinders	پاسخ دفاعی
pleas	پاسخ دعوی
answered	پاسخ به یک سوال
calculation	پاسخ تقریبی
solutions	پاسخ یک مشکل
answer	پاسخ به یک سوال
oracle	پاسخ مبهم
an a answer	پاسخ مثبت
answering	پاسخ به یک سوال
answers	: جواب پاسخ
answered	: جواب پاسخ
rejoinder	پاسخ دفاعی
galvanic skin response	پاسخ برقی پوست
response time	زمان پاسخ دهی
unconditioned response	پاسخ غیر شرطی
stimulus response model	الگوی محرک- پاسخ
ucr	پاسخ غیر شرطی
s r model	الگوی محرک- پاسخ
stimulus response psychology	روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology	روانشناسی محرک- پاسخ
shading response	پاسخ سایه روشن
high frequency responce	پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative	پاسخ منفی داد
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
interrogator responsor	دستگاه پرسش- پاسخ
the answer is in the negative	پاسخ ان منفی است
pilomotor response	پاسخ سیخ شدن مو
calculation	پاسخ به یک مشکل در ریاضی