Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English
Persian
correct response
پاسخ درست
right answer
پاسخ درست
Search result with all words
calibrate
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
Other Matches
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
answers
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
false
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
replying
پاسخ
no
: پاسخ نه
rebutter
پاسخ رد
counterplea
پاسخ رد
item of written comment
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
پاسخ
representation
[statement]
پاسخ
response
[commentary]
پاسخ
replies
پاسخ
replied
پاسخ
reply
پاسخ
replication
پاسخ
answerback
در پاسخ
responds
پاسخ
in answer to
در پاسخ به
in reply to
در پاسخ
responsions
پاسخ
answers
پاسخ
negative reply
پاسخ رد
answering
پاسخ
statement
پاسخ
responded
پاسخ
answered
پاسخ
answer
پاسخ
response
پاسخ
responses
پاسخ
respond
پاسخ
respond
پاسخ دادن
reflection response
پاسخ قرینه
calculation
پاسخ تقریبی
responsorial
پاسخ دهنده
response set
امایه پاسخ
responds
پاسخ دادن
an a answer
پاسخ مثبت
responded
پاسخ دادن
whole response
پاسخ کلی
replier
پاسخ دهنده
answerable
پاسخ دار
answers
: جواب پاسخ
response strength
نیرومندی پاسخ
response time
زمان پاسخ
response threshold
استانه پاسخ
response latency
نهفتگی پاسخ
response amplitude
دامنه پاسخ
response differentiation
تفکیک پاسخ
response duration
مدت پاسخ
response equivalence
هم ارزی پاسخ
response generalization
تعمیم پاسخ
response rate
سرعت پاسخ
response intensity
شدت پاسخ
early answer
پاسخ زود
answering
پاسخ به یک سوال
answered
پاسخ به یک سوال
operandum
ابزار پاسخ
moro response
پاسخ مورو
movement response
پاسخ حرکت
vab
پاسخ سمعی
rejoinders
پاسخ دفاعی
frequency respone
پاسخ فرکانس
rejoinder
پاسخ دفاعی
answered
: پاسخ دادن
pleas
پاسخ دعوی
plea
پاسخ دعوی
come up with
<idiom>
یافتن پاسخ
emitted response
پاسخ صدوری
answer
پاسخ به یک سوال
manipulandum
ابزار پاسخ
to definitive answer
پاسخ قطعی
rejoins
پاسخ دادن
answers
: پاسخ دادن
rejoin
در پاسخ گفتن
rejoin
پاسخ دادن
to make a response
پاسخ دادن
answers
پاسخ به یک سوال
rejoined
در پاسخ گفتن
rejoined
پاسخ دادن
answering
: جواب پاسخ
impluse response
پاسخ ایمپولز
image response
پاسخ تصویر
rejoining
در پاسخ گفتن
rejoining
پاسخ دادن
answering
: پاسخ دادن
rejoins
در پاسخ گفتن
original response
پاسخ ابتکاری
distal response
پاسخ دوربرد
color response
پاسخ رنگ
running rate
اهنگ پاسخ
popular response
پاسخ رایج
position response
پاسخ مکانی
solutions
پاسخ یک مشکل
answered
: جواب پاسخ
preparatory response
پاسخ مقدماتی
anticipatory response
پاسخ انتظاری
answerback
پاسخ برگشتی
solution
پاسخ یک مشکل
w response
پاسخ کلی
answer mode
حالت پاسخ
anatomy response
پاسخ کالبدی
consummatory response
پاسخ پایانی
oracles
پاسخ مبهم
vaccum response
پاسخ غیابی
delayed response
پاسخ درنگیده
voice answer back
پاسخ سمعی
content response
پاسخ محتوایی
answer
: جواب پاسخ
irresponsive
پاسخ ندهنده
answer
: پاسخ دادن
discriminatory response
پاسخ افتراقی
conditioned response
پاسخ شرطی
oracle
پاسخ مبهم
to fail to provide an answer
درماندن در دادن پاسخ
visual righting response
پاسخ تعادل دیداری
unconditioned response
پاسخ غیر شرطی
white space response
پاسخ به بخش سفید
ucr
پاسخ غیر شرطی
rejoin
پاسخ دفاعی دادن
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
solving
یافتن پاسخ یک مشکل
return a negative
پاسخ منفی دادن
s r model
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
solves
یافتن پاسخ یک مشکل
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
shading response
پاسخ سایه روشن
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
calculation
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
rejoinder
پاسخ دفاعی دادن
rejoinders
پاسخ دفاعی دادن
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
the answer is in the negative
پاسخ ان منفی است
to answer in the a
پاسخ مثبت دادن
rejoins
پاسخ دفاعی دادن
rejoining
پاسخ دفاعی دادن
solve
یافتن پاسخ یک مشکل
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
phoning
پاسخ به تماس در تلفن
i pause for a reply
منتظر پاسخ هستم
conditioned avoidance response
پاسخ اجتنابی شرطی
high frequency responce
پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative
پاسخ منفی داد
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
all or none response
پاسخ همه یا هیچ
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
affirmative
پاسخ "بله " بود
open ended question
پرسش باز پاسخ
phone
پاسخ به تماس در تلفن
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
phones
پاسخ به تماس در تلفن
pure color response
پاسخ خالص رنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com