English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
pivot پاشنه محور چرخ
pivoted پاشنه محور چرخ
pivots پاشنه محور چرخ
Other Matches
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
heels پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
after castle پاشنه
stern پاشنه
wake کف پاشنه
shoes پاشنه
pivot پاشنه در
sterner پاشنه
bridge shoe پاشنه
bridge seat پاشنه پل
bridge shoe پاشنه پل
door-furniture پاشنه ی در
heels پاشنه
door hinge پاشنه در
overtaking light پاشنه
sterns پاشنه
talons پاشنه پا پاشنه
sternest پاشنه
pivoted پاشنه در
pivots پاشنه در
shoe پاشنه
pivot footstep پاشنه
waked کف پاشنه
shoeing پاشنه
trigger پاشنه
triggered پاشنه
heelpiece پاشنه
shoe lift پاشنه کش
heel پاشنه سد
heel پاشنه در
cups پاشنه در
cupped پاشنه در
cup پاشنه در
heel ته پاشنه کف
heel پاشنه
door hinge پاشنه
heels ته پاشنه کف
quarter deck پاشنه
triggers پاشنه
talon پاشنه پا پاشنه
wakes کف پاشنه
heels پاشنه سد
upstream toe پاشنه سد
heels پاشنه در
trim aft نشست پاشنه
toe protection پاشنه بندی
trunnion پاشنه افقی
quarter boom تیرک پاشنه
transom stern پاشنه تخت
transom stern پاشنه صاف
tiller flat سکان پاشنه
to take to ones heels پاشنه راورکشیدن
stern پاشنه ناو
poop deck بالاترین پل پاشنه
sternest پاشنه ناو
sterner پاشنه ناو
quarter boom بوم پاشنه
sterns پاشنه ناو
abaft به سمت پاشنه
aft spring اسپرینگ پاشنه
heel cut محافظ پاشنه پا
bootjack پاشنه کش چکمه
calcaneum استخوان پاشنه
heeltap لایی پاشنه
slipshod پاشنه خوابیده
heelpiece پاشنه پوش
heeler پاشنه ساز
stern rope طناب پاشنه
heel and toe با پنجه و پاشنه
dwi chook پشت پاشنه پا
following sea موج پاشنه
fantail پاشنه ناو
dead astern درست پاشنه
heel پاشنه [کفش]
boat tail پاشنه قایق
pivot پاشنه گردان
pivots پاشنه گردان
step پاشنه کفش
stepping پاشنه کفش
mizzen sail بادبان پاشنه
pivoted پاشنه گردان
shoehorn پاشنه کش کفش
heel loop قوس پاشنه
aftermost نزدیک پاشنه
kick with the heel ضربه با پاشنه پا
shoehorns پاشنه کش کفش
pivot instep kick ضربه با پاشنه پا
kedge anchor لنگر پاشنه
after turret توپ پاشنه
stern fast طناب پاشنه قایق
splash board سپر پاشنه قایق
swivel لولای پاشنه گرد
stern hook نفر پاشنه قایق
swivelled لولای پاشنه گرد
stern post ستون پاشنه ناو
sternfast طناب پاشنه قایق
running free بادبانی با باد پاشنه
shoehorn پاشنه کش بکار بردن
swivels لولای پاشنه گرد
shoehorns پاشنه کش بکار بردن
taffrail نرده پاشنه ناو
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
pivot روی پاشنه چرخیدن
pirouettes چرخ روی پاشنه
pirouette چرخ روی پاشنه
by the stern از طرف پاشنه ناو
heeltap لایه پاشنه کفش
insteps پاشنه جوراب یاکفش
instep پاشنه جوراب یاکفش
heel thrust فشار پاشنه پا در پیچیدن
heel kick ضربه با پاشنه پا به عقب
shoe پاشنه کیل ناو
fore foot کیل ناو در پاشنه
sock کفش راحتی بی پاشنه
ensign staff میله پرچم پاشنه
block heel نعلبند پاشنه اسب
pivoted روی پاشنه چرخیدن
heel در پاشنه قرار گرفتن
heel توپ را با پاشنه پا رد کردن
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
shoes پاشنه کیل ناو
shoeing پاشنه کیل ناو
top lift طبقه زیرین پاشنه پا
percussion gun تفنگ پاشنه دار
drilling shoe پاشنه ی مته کاری
heels توپ را با پاشنه پا رد کردن
pivots روی پاشنه چرخیدن
on the quarter در جهت پاشنه ناو
after body قسمت پاشنه ناو
chopine نوعی کفش پاشنه بلند
snowplow توقف با بردن پاشنه ها بعقب
dead astern درست در سمت پاشنه ناو
fore and aft امتداد سینه تا پاشنه ناو
napoleon چکمه پاشنه بلند ناپلئونی
kickoff ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
huarache کفش راحتی پاشنه کوتاه
sternway پیشروی ناواز سمت پاشنه
roughshod دارای نعل پاشنه دار
pivots روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted روی پاشنه گشتن چرخیدن
trims کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trimmest کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
pivot روی پاشنه گشتن چرخیدن
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
brogan چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
french heel پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
hard starboard ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
skulls حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
skull حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
drag مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
dragged مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
z axis محور "زد"
z axis محور z
arbor محور
mandril محور
y axis محور y
x axis محور x
axis محور
axis خط محور
pintle محور
mandrel محور
pivots محور
spindles محور
spindle محور
coaxal هم محور
coaxial هم محور
pedestals محور
pedestal محور
center line خط محور
concentric هم محور
azimuth محور
shaft head محور
interaxial محور
interaxal محور
pivoted محور
journal سر محور
dam axis محور سد
cranking محور
pinning محور
rachis محور
axles محور
shaft محور
axle محور
pinned محور
pivot محور
stem محور
cranked محور
crank محور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com