Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
English
Persian
ignition pulse
پالس احتراق
Other Matches
pdm
Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
pulsed
پالس
impluse train
پالس
pulse
پالس
pulse width
پهنای پالس
flyback pulse
پالس برگشت
heat pulse
پالس حرارتی
high power pulse
پالس قوی
pulse transmitter
فرستنده پالس
impluse frequency
فرکانس پالس
pulse period
تناوب پالس
input pulse
پالس ورودی
pulse converter
مبدل پالس
voltage pulse
پالس ولتاژ
pulse counter
پالس شمار
pulse modulation
مدولاسیون پالس
light pluse
پالس نور
ideal rectangular pulse
پالس مربعی ایده ال
light pluse generator
مولد پالس نور
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
high power pulse generator
مولد پالس پرقدرت
spike
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
decay time
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
stepped motor
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
ignition
احتراق
seeting on fire
احتراق
oxidization
احتراق
burning
احتراق
deflagration
احتراق
explosion
احتراق
firing
احتراق
lighting
احتراق
arson
احتراق
combustion
احتراق
explosions
احتراق
inflammation
احتراق
igniting point
نقطه احتراق
ignition circuit
مدار احتراق
ignition condition
حالت احتراق
ignitable
قابل احتراق
ignition control
کنترل احتراق
ignition current
جریان احتراق
ignition device
وسیله احتراق
ignition lag
تاخیر احتراق
igniter switch
سوئیچ احتراق
ignition choke
پیچک احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
ignition by contact
احتراق تماسی
ignition by incandescence
احتراق التهابی
igniting agent
عامل احتراق
ignitible
قابل احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
igniter switch
کلید احتراق
ignition charge
خرج احتراق
ignition cable
کابل احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
firing accessories
لوازم احتراق
ignition
اشتعال احتراق
pre ignition
زود احتراق
premature ignition
احتراق زودرس
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
sulphur
اصل احتراق
triple ignition
احتراق سه برقی
surface burning
احتراق سطحی
single ignition
احتراق تک برقی
magneto ignition
احتراق با مگنت
ignition pulse
ایمپولز احتراق
ignition spark
جرقه احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition voltage
ولتاژ احتراق
inexplosive
غیرقابل احتراق
timing
زمان احتراق
internal combustion
احتراق داخلی
sulfur
اصل احتراق
ignitability
قابلیت احتراق
firing position
موقعیت احتراق
firing order
ترتیب احتراق
combustiblity
قابلیت احتراق
external combustion
احتراق خارجی
combustion chamber
محفظه احتراق
duplex ignition
احتراق دوگانه
combustion area
محفظه احتراق
dual ignition
احتراق دو برقی
combustion efficiency
راندمان احتراق
advanced ignition
اوانس احتراق
burning brand
نوع احتراق
combustion efficiency
بازده احتراق
base ignition
احتراق تحتانی
combustor
محفظه احتراق
flame out
قطع احتراق
flash point
نقطه احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
misfiring
احتراق ناقص
heating value
گرمای احتراق
heat value
گرمای احتراق
combustible
احتراق پذیر
combustion
اشتعال احتراق
combustibility
قابلت احتراق
heat of combustion
گرمای احتراق
combustible
قابل احتراق
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
combustor
سیستم احتراق توربین
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
order of fire
ترتیب احتراق موتور
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
incombustibility
عدم امکان احتراق
preignition
احتراق قبل از وقت
combustible
جسم قابل احتراق
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
explosively
بطور قابل احتراق
ignition system
سیستم احتراق موتور
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
incombustible
غیر قابل احتراق
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
compression ingition
احتراق توسط فشار
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
ignition anode
اند کمکی اند احتراق
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com