Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English
Persian
heat pulse
پالس حرارتی
Other Matches
pdm
Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
impluse train
پالس
pulsed
پالس
pulse
پالس
pulse modulation
مدولاسیون پالس
pulse converter
مبدل پالس
pulse counter
پالس شمار
pulse width
پهنای پالس
flyback pulse
پالس برگشت
pulse period
تناوب پالس
pulse transmitter
فرستنده پالس
impluse frequency
فرکانس پالس
high power pulse
پالس قوی
light pluse
پالس نور
input pulse
پالس ورودی
voltage pulse
پالس ولتاژ
ignition pulse
پالس احتراق
high power pulse generator
مولد پالس پرقدرت
ideal rectangular pulse
پالس مربعی ایده ال
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
light pluse generator
مولد پالس نور
spike
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
decay time
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
stepped motor
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
thermal
حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
heating
سیستم حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
austemper
سخت گردانی حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
electrothermal printer
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
invar
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
utilities'man
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com