Dictiornary-Farsi | پالس شمار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (7 milliseconds)

English	Persian
pulse counter	پالس شمار


Other Matches

pdm	Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
ppm	Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
speedometer odometer	تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
pulsed	پالس
impluse train	پالس
pulse	پالس
pulse width	پهنای پالس
flyback pulse	پالس برگشت
voltage pulse	پالس ولتاژ
pulse transmitter	فرستنده پالس
heat pulse	پالس حرارتی
high power pulse	پالس قوی
pulse modulation	مدولاسیون پالس
ignition pulse	پالس احتراق
pulse period	تناوب پالس
impluse frequency	فرکانس پالس
pulse converter	مبدل پالس
input pulse	پالس ورودی
light pluse	پالس نور
pulse amplifier	تقویت کننده پالس
light pluse generator	مولد پالس نور
modal dispersion	شکلی از پراکندگی پالس ها
high power pulse generator	مولد پالس پرقدرت
ideal rectangular pulse	پالس مربعی ایده ال
spike	پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
decay time	زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
I want to get off at St. Paul's.	من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
spike [in a curve/development etc.]	پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
stepped motor	دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
numeration	شمار
incomputable	بی شمار
innumerous	بی شمار
counts	شمار
measureless	بی شمار
innumerable	بی شمار
countless <adj.>	بی شمار
innumerable <adj.>	بی شمار
numberless <adj.>	بی شمار
sumless <adj.>	بی شمار
uncountable <adj.>	بی شمار
myriad <adj.>	بی شمار
uncounted	بی شمار
counting	شمار
counted	شمار
count	شمار
unnumbered	بی شمار
pulse counter	ضربه شمار
workforce	شمار کارگران
pedometer	گام شمار
pedimeter	گام شمار
timeline	گاه شمار
numerator	برخه شمار
to count [as]	به شمار رفتن
sprinkling	شمار اندک
to be valid	به شمار آمدن
turns counter	دور شمار
record count	شمار مدارک
revolution conter	دور شمار
sequence counter	ترتیب شمار
step counter	گام شمار
submultiple	برخه شمار
metronome	میزانه شمار
an infinity of reasons	دلایل بی شمار
address counter	نشانی شمار
milestone	فرسنگ شمار
timepiece	گاه شمار
timepieces	گاه شمار
speedometer	کیلومتر شمار
speedometers	کیلومتر شمار
milestones	میل شمار
milestones	فرسنگ شمار
stopwatch	گام شمار
stopwatch	قدم شمار
stopwatches	گام شمار
stopwatches	قدم شمار
milestones	فرسخ شمار
milestone	میل شمار
calender	گاه شمار
milestone	فرسخ شمار
minimizer	کوچک شمار
metronomes	میزانه شمار
miles and miles	فرسخهای بی شمار
unit	یگان شمار
units	یگان شمار
mileage recorder	کیلومتر شمار
second-hand	ثانیه شمار
location counter	مکان شمار
hour meter	زمان شمار
frequency count	شمار بسامد
chronoscope	لحظه شمار
chronoscope	گاه شمار
replenishing phase	بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
hour hand	عقربه ساعت شمار
tellers	رای شمار تحویلدار
teller	رای شمار تحویلدار
metronomic	مطابق میزانه شمار
hour hands	عقربه ساعت شمار
hour land	عقربه ساعت شمار
chronometer	ساعت شمار دقیق
milepost	کیلومتر شمار جاده
chronometer	گاه شمار کرونومتر
sweep hand	عقربه ثانیه شمار
cash register	صندوق پول شمار
logs	کیلومتر شمار ناو
log	کیلومتر شمار ناو
cash registers	صندوق پول شمار
material dispersion	پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
minute hand	عقربه دقیقه شمار ساعت
planetesimal	اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
miliary	عرق گزی کوچک وبی شمار
numerator	برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی]
milestones	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestone	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
there is no time like the present <idiom>	سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
air mileage indicator	کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما