English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
English Persian
quarter hour پانزده دقیقه
Other Matches
round هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
roundest هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
fifteen پانزده
pentadecagon پانزده بر
pentadecagon پانزده گوشهای
biweekly پانزده روزیکبار
semi monthly پانزده روزیکبار
quindec agon پانزده پهلو
quindec agon پانزده بری
indiction دوره پانزده ساله
in the last fortnight دراین پانزده روز گذشته
indiction مالیات پانزده ساله املاک
Hispano-Moresque [سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
wait a second یک دقیقه
line per minute خط در دقیقه
From moment to moment . Every minute. آن به آن ( هر دقیقه )
half hour 03 دقیقه
whipstitch یک دقیقه
min دقیقه
hours 06 دقیقه
minute : دقیقه
hour 06 دقیقه
minute دقیقه
watt minute وات- دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
speed of rotation چرخش بر دقیقه
number of revolutions چرخش بر دقیقه
revolutions per minute گردش بر دقیقه
revolution per minute دور در دقیقه
rate of fire تعدادتیر در دقیقه
revs per minute گردش بر دقیقه
rpm گردش بر دقیقه
rev گردش بر دقیقه
number of revolutions گردش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
rev چرخش بر دقیقه
rotational speed دور بر دقیقه
number of revolutions دور بر دقیقه
rev دور بر دقیقه
rpm دور بر دقیقه
revolutions per minute دور بر دقیقه
speed of rotation گردش بر دقیقه
revs per minute دور بر دقیقه
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
revs per minute چرخش بر دقیقه
rpm گردش در دقیقه
rpm چرخش بر دقیقه
rotational speed گردش بر دقیقه
exact sciences علوم دقیقه
ampere minute امپر- دقیقه
full-time 09 دقیقه بازی
beat تعدادپاروزنها در هر دقیقه
mathematics علوم دقیقه
beats تعدادپاروزنها در هر دقیقه
I will be back in 10 minutes. 10 دقیقه دیگر برمیگردم.
cyclic rate تعداد تیردر دقیقه
cyclic rate نواخت تیر در دقیقه
at ten minutes notice با ده دقیقه اخطار قبلی
180 strokes a minute ۱۸۰ ضربه در دقیقه
Wait a minute . یک دقیقه مهلت بده
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
subtility نکته باریک دقیقه
it is 0 minutes past four ده دقیقه از چهار می گذرد
misconduct penalty جریمه 01 دقیقه اخراج
rpm مخفف دور در دقیقه
game misconduct penalty 01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
megacycle یک میلیون دوردر دقیقه
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
minor penalty خطای کوچک و 2 دقیقه اخراج
major penalty اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
The train was 10 minutes late. قطار 10 دقیقه دیر رسید
minute hand عقربه دقیقه شمار ساعت
at the elventh hour دقیقه نود کاری انجام دادن
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
Let me think a moment . بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
Tell him, he needs to wait for a moment. به او [مرد] بگوئید یک دقیقه صبر کند.
tempos سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
paged تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
pages تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
tempo سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
timed زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
times زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
time زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
Loo sanpra [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
connect هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
line printers وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
lost ball گوی گم شده در مسیر بازی گلف که به فاصله 5 دقیقه پیدا نشود
connects هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
line printer وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
intermediate contingency قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
it is minutes past ساعت سه وپنج دقیقه است 5دقیقه از3 گذشته است
By my watch it's five to nine. طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
auto توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com