English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English Persian
leg پاچه شلوار
legs پاچه شلوار
Other Matches
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
leg پا پاچه
trotters پاچه
foot پاچه
trotter پاچه
legs پا پاچه
pantaloon شلوار
inexpressibles شلوار
nether garment شلوار
pants شلوار
indispensables شلوار
britches شلوار
trousers شلوار
sheep's feet پاچه گوسفند
pettitoes پاچه خوک
gambe پاچه جلو
panic-stricken دست پاچه
neat'sfoot پاچه گاو
forelegs پاچه جلو
foreleg پاچه جلو
gamb پاچه جلو
britches شلوار کوتاه
inseam درز شلوار
harem skirt شلوار گشادزنانه
hayei شلوار تکواندو
gallus بند شلوار
boot blouse گتر شلوار
plus fours شلوار گلف
breeks شلوار کوتاه
pants pocket [American E] جیب شلوار
trouser pocket جیب شلوار
trousers pocket [American E] جیب شلوار
suit جامه [کت و شلوار]
A pair of old pants ( trousers ) . یک شلوار کهنه
swimming trunks شلوار شنا
trouser strap رکاب شلوار
sweat pants شلوار ورزش
pajamas شلوار گشاد
suspender بند شلوار
slopping شلوار گشاد
slopped شلوار گشاد
breeches شلوار تنبان
suspenders بند شلوار
slop شلوار گشاد
brace بند شلوار
braced بند شلوار
lose one's head <idiom> دست پاچه شدن
embarrass دست پاچه کردن
bash دست پاچه نمودن
embarrasses دست پاچه کردن
confuses دست پاچه کردن
confuse دست پاچه کردن
overwhelm دست پاچه کردن
disconcerts دست پاچه کردن
overwhelms دست پاچه کردن
to put out of countenance دست پاچه کردن
to lose one's nerves دست پاچه شدن
to keep cold دست پاچه نشدن
to keep ones he دست پاچه نشدن
to keep one's hair on دست پاچه نشدن
to get excited دست پاچه شدن
tampering غلطک پاچه بزی
disconcert دست پاچه کردن
disconcerted دست پاچه کردن
sheep foot roller غلطک پاچه بزی
overwhelmed دست پاچه کردن
neat'sfoot oil روغن پاچه گاو
stump دست پاچه شدن
to keep ones hair on دست پاچه نشدن
flustration دست پاچه سازی
hasty دست پاچه تند
stumps دست پاچه شدن
stumping دست پاچه شدن
stumped دست پاچه شدن
baffler دست پاچه کننده
bashed دست پاچه نمودن
bashes دست پاچه نمودن
To lose onehead . To get into a panic. دست پاچه شدن
double hammer-beam تیر پاچه بند
keep one's hair on دست پاچه نشدن
keep one's head دست پاچه نشدن
incommode دست پاچه کردن
double hammer-beam دستک پاچه بند
bashing دست پاچه نمودن
keep cold دست پاچه نشدن
union suit پیراهن و شلوار یکپارچه
panties شلوار زیر کوتاه
shortest شلوار کوتاه تنکه
leather trousers {pl} شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leather pants {pl} [American] شلوار چرمی [پوشاک و مد]
lederhosen شلوار چرمی [پوشاک و مد]
short شلوار کوتاه تنکه
oxford bags شلوار خیلی گشاد
pedal pushers شلوار کوتاه زنانه
chaps شلوار بی خشتک گاوداران
shorter شلوار کوتاه تنکه
jodhpur شلوار چسبان سواری
oxbags شلوار خیلی گشاد
gaskin شلوار زیر جامه
panic stricken دست پاچه بی جهت سراسیمه
panic struck دست پاچه بی جهت سراسیمه
haste makes waste ادم دست پاچه که کارادوبارمیکند
hammer beam تیر یا دستک پاچه بند
have egg on one's face <idiom> خجالت ودست پاچه شدن
confused سر در گم دست پاچه مات و مبهوت
to tuck one's shirt in پیراهن را توی شلوار کردن
blue jeans شلوار کار ابی رنگ
galligaskins ساق پوش شلوار کوتاه
bermuda shorts شلوار کوتاه تا زیر زانو
cow heel پاچه گاو پخته و دلمه شده
abash خجالت دادن دست پاچه نمودن
trunk hose شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
jean شلوار فاستونی نخی مخصوص کار
crease خط اطوی شلوار چین دار کردن
creased خط اطوی شلوار چین دار کردن
creasing خط اطوی شلوار چین دار کردن
creases خط اطوی شلوار چین دار کردن
blundering دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunder دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunders دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundered دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
pantaloon پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
to overload someone [with something] کسی را [با چیزی بیش از ظرفیت آن شخص] دست پاچه کردن
adjustable strap بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
These pants do not look any different than the others. به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
codpieces روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
trews شلوار چسبان یا نیم شلواری جوراب دار چسبان
flustered دست پاچه کردن عصبانی کردن
fluster دست پاچه کردن عصبانی کردن
flusters دست پاچه کردن عصبانی کردن
flustering دست پاچه کردن عصبانی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com