Dictiornary-Farsi | پایان ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
interminable	پایان ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر


Search result with all words

continuous	قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
interminably	بطور پایان ناپذیر
drainless	پایان ناپذیر تمام نشدنی
Other Matches

eol	پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
terminates	پایان دادن پایان یافتن
terminate	پایان دادن پایان یافتن
terminated	پایان دادن پایان یافتن
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
abysm	بی پایان
perpetuity	بی پایان
end all	پایان
windup	پایان
abysses	بی پایان
abyss	بی پایان
fruition	پایان
bourne	پایان
out <adv.>	پایان
decapoda	ده پایان
end line	خط پایان
finish line	خط پایان
eternity	بی پایان