English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English Persian
plastic consistency پایداری خمیری
Other Matches
plastic analysis محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
plasticity index شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
persistency پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
self defense پایداری داخلی پایداری ملی
pultaceous خمیری
pasty خمیری
pasties خمیری
pulpous خمیری
doughiest خمیری
doughy خمیری
plastic limit حد خمیری
doughier خمیری
doughiness حالت خمیری
plasticity index اندیس خمیری
plasticity خمیری نرمی
pastiness حالت خمیری
plastic mortar ملات خمیری
plastic خمیری شکل
pulp حالت خمیری
plastic خمیری نرم
plastic خمیری مومینه
plastic bombs بمب خمیری
plastic bomb بمب خمیری
plasticity index نمایه خمیری
plastic deformation تغییر شکل خمیری
faure plate صفحه باتری خمیری
collapse design محاسبه در محیط خمیری
pasted plate صفحه باتری خمیری
pulpiness خاصیت خمیری یاگوشتی
crummy مانند مغز نان خمیری
composition a خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
plastic خرج خمیری شکل پلاستیکی
crummier مانند مغز نان خمیری
crummiest مانند مغز نان خمیری
plastic metal deformation تغییر شکل خمیری فلز
crumby مانند مغز نان خمیری
stollen نان خمیری شیرین حاوی میوه وخشکبار
commorant پایداری
consistence پایداری
stableness پایداری
perenniality پایداری
hold one's own پایداری
hold one's ground پایداری
stickability پایداری
permanence پایداری
constancy پایداری
consistent پایداری
resists پایداری
resistance پایداری
stability پایداری
persistence پایداری
resisting پایداری
endurance پایداری 0
resisted پایداری
resist پایداری
consistency پایداری
permanency پایداری
permanencies پایداری
staying power نیروی پایداری
thermodynamic stability پایداری ترمودینامیکی
stability پایایی پایداری
neutral stability پایداری خنثی
retentivity پایداری مغناطیسی
frequency stability پایداری فرکانس
static stability پایداری استاتیک
resistance adjustment میزان پایداری
stability of slope پایداری ترانشه
stability of an emulsion پایداری امولسیون
stability constant ثابت پایداری
stability calculation حساب پایداری
spiral stability پایداری چرخشی
speed stability پایداری سرعت
soil consistence پایداری خاک
staidness ارامش پایداری
stabilizing پایداری کردن
people forces نیروی پایداری
inherent stability پایداری ماندگار
kinetic stability پایداری جنبشی
kinetic stability پایداری سینتیکی
directional stability پایداری سمتی
directional stability پایداری جهشی
fixity قرار پایداری
lateral stability پایداری عرضی
elastic stability پایداری ارتجاعی
consistency of concrete پایداری بتن
creep strength پایداری خزشی
optical stability پایداری نوری
neutral stability پایداری بی تفاوت
negative stability پایداری منفی
longitudinal stability پایداری طولی
light stable پایداری نور
statics دانش پایداری نیروها
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time پایداری خزشی تابع زمان
ligand field stabilization energy انرژی پایداری میدان لیگاند
half residence time نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
l.f.s.e energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
pastille خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastilles خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastil خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastile خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
resist پایداری کردن ایستادگی کردن
resists مقاومت کردن پایداری کردن
resists پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting مقاومت کردن پایداری کردن
resist مقاومت کردن پایداری کردن
resisting پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted پایداری کردن ایستادگی کردن
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
resisted مقاومت کردن پایداری کردن
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com