English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (2 milliseconds)
English Persian
directional stability پایداری سمتی
Other Matches
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
persistency پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
self defense پایداری داخلی پایداری ملی
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
straddling احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
directional سمتی
drift انحراف سمتی
drifting انحراف سمتی
drifts انحراف سمتی
deviation انحراف سمتی
cross حرکت سمتی
crosser حرکت سمتی
crosses حرکت سمتی
crossest حرکت سمتی
deflection scale مقیاس سمتی
directional traverse پیمایش سمتی
drifted انحراف سمتی
deflection error اشتباه سمتی
multidrift چند سمتی
direction rectifier یکسوکننده سمتی
deviations انحراف سمتی
azimuth resolution تقسیمات سمتی
traversing fire اتش سمتی
effective wind باد سمتی
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
traversing حرکت سمتی پیمایش
traverses حرکت سمتی پیمایش
traversed حرکت سمتی پیمایش
traverse حرکت سمتی پیمایش
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
azimuth micrometer طبله میکرومتر سمتی
azimuthal quzntum number عدد کوانتومی سمتی
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
wind shear انحراف سمتی باد
wind shear تغییرات سمتی باد
horizontal error اشتباه بردی و سمتی
wind component شاخه سمتی باد
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
to r.someone as a کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
windage تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
azimuth resolution اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
hold one's own پایداری
commorant پایداری
perenniality پایداری
stickability پایداری
consistence پایداری
stableness پایداری
hold one's ground پایداری
resistance پایداری
consistent پایداری
persistence پایداری
resisting پایداری
resists پایداری
stability پایداری
resisted پایداری
permanency پایداری
consistency پایداری
endurance پایداری 0
constancy پایداری
resist پایداری
permanence پایداری
permanencies پایداری
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
kinetic stability پایداری سینتیکی
negative stability پایداری منفی
stability of an emulsion پایداری امولسیون
lateral stability پایداری عرضی
stability calculation حساب پایداری
stability constant ثابت پایداری
light stable پایداری نور
neutral stability پایداری بی تفاوت
speed stability پایداری سرعت
retentivity پایداری مغناطیسی
plastic consistency پایداری خمیری
spiral stability پایداری چرخشی
staying power نیروی پایداری
people forces نیروی پایداری
optical stability پایداری نوری
neutral stability پایداری خنثی
kinetic stability پایداری جنبشی
stability of slope پایداری ترانشه
resistance adjustment میزان پایداری
consistency of concrete پایداری بتن
creep strength پایداری خزشی
fixity قرار پایداری
longitudinal stability پایداری طولی
thermodynamic stability پایداری ترمودینامیکی
directional stability پایداری جهشی
stability پایایی پایداری
elastic stability پایداری ارتجاعی
frequency stability پایداری فرکانس
static stability پایداری استاتیک
soil consistence پایداری خاک
staidness ارامش پایداری
stabilizing پایداری کردن
inherent stability پایداری ماندگار
blind side سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
statics دانش پایداری نیروها
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time پایداری خزشی تابع زمان
ligand field stabilization energy انرژی پایداری میدان لیگاند
half residence time نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
l.f.s.e energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
directional gyroscope ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
resist مقاومت کردن پایداری کردن
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
resists مقاومت کردن پایداری کردن
resists پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting مقاومت کردن پایداری کردن
resisting پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted مقاومت کردن پایداری کردن
resisted پایداری کردن ایستادگی کردن
resist پایداری کردن ایستادگی کردن
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com