Dictiornary-Farsi | پایدار پابرجا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 128 (7 milliseconds)

English	Persian
stable	پایدار پابرجا
stables	پایدار پابرجا


Other Matches

stabilizes	پابرجا شدن پابرجا کردن
stabilized	پابرجا شدن پابرجا کردن
stabilising	پابرجا شدن پابرجا کردن
stabilize	پابرجا شدن پابرجا کردن
stabilises	پابرجا شدن پابرجا کردن
stabilised	پابرجا شدن پابرجا کردن
truest	پابرجا
firm	پابرجا
firmer	پابرجا
firms	پابرجا
four-square	پابرجا
immutable	پابرجا
truer	پابرجا
true	پابرجا
steadies	پابرجا
steadiest	پابرجا
steady	پابرجا
steadying	پابرجا
indefeasible	پابرجا
steadied	پابرجا
firmest	پابرجا
indefeasibly	بطور پابرجا
to stick something	چیزی را سفت و پابرجا بستن
stanch	پایدار
changeless	پایدار
abiding	پایدار
never failing	پایدار
perdurable	پایدار
livelong	پایدار
constant	پایدار
constants	پایدار
unflinching	پایدار
written in water	نا پایدار
indissoluble	پایدار
stables	پایدار
impermanent	نا پایدار
permanent	پایدار
stable	پایدار
durable	پایدار
persistent	پایدار
resistant	پایدار
inexhaustible	پایدار
p.m.	مغناطیس پایدار
permanent magnet	مغناطیس پایدار
stable airfoil	ایرفویل پایدار
stable air	هوای پایدار
proof weather	هوا پایدار
indissolubly	بطور پایدار
metastable	شبه پایدار
metastable	نیم پایدار
permanent flow	بده پایدار
perdurably	بطور پایدار
stable equilibrium	تعادل پایدار
stable isotope	ایزوتوپ پایدار
stable nucleus	هسته پایدار
baldachino	سایبان پایدار
stable oscillation	نوسان پایدار
baldaquin	سایبان پایدار
baldacchino	سایبان پایدار
sustainable energy	انرژی پایدار
steady state growth	رشد پایدار
steady state	وضعیت پایدار
steady growth	رشد پایدار
sustained illumination	روشنایی پایدار
baldachin	سایبان پایدار
unfailing	کم نیامدنی پایدار
coarse mine	مین پایدار
undamped wave	موج پایدار
undamped oscillation	موج پایدار
c.w.	موج پایدار
air resistant	پایدار در هوا
fasts	پایدار باوفا
fastest	پایدار باوفا
fasted	پایدار باوفا
fast	پایدار باوفا
stabilizer	پایدار کننده
stabilizer	پایدار ساز
stabilisers	پایدار کننده
stabilisers	پایدار ساز
undying	پایدار فناناپذیر
magnets	مغناطیس پایدار
magnet	مغناطیس پایدار
permanent	پایدار ماندنی
continous operation	عملکرد پایدار
continuous fire	اتش پایدار
inconstantly	بطور نا پایدار
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
continuous wave	موج پایدار
fixed material	مواد پایدار
for good <idiom>	برای همیشه ،پایدار
metasable equilibrium	تعادل شبه پایدار
metastable state	تراز نیم پایدار
metastable solution	محلول شبه پایدار
metastable phase	فاز شبه پایدار
frequency stabilization	پایدار نمودن فرکانس
future-oriented <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
sustainable <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
hard goods	اجسام پایدار ومقاوم
metastable state	حالت نیم پایدار
diergolic	خرج مایع پایدار
sustained fire	اتش پایدار یادائمی
binary switch	سویچی با دو وضعیت پایدار
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
semistable elementry particle	ذره نیم پایدار
semistable elementry particle	ذره شبه پایدار
self sustaining growth	رشد خود پایدار
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
equilibrium	وضع ثابت و پایدار ترازمندی
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
dowel bar	میله پایدار کننده بتن
steady state equilibrium	تعادل در وضعیت رشد پایدار
unfaling	تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
permanent magnet centering	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
fix	درست کردن پابرجا کردن
fixes	درست کردن پابرجا کردن
warm-ups	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
warm-up	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
toggle	مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles	مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
sustains	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]