Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
lift strut
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
Other Matches
lift wire
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
windbreak
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreaks
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
in love - engaged - married
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
tensile force
نیروی کششی
drag force
نیروی کششی
ymck
تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
productiveness
حاصل خیزی نیروی تولید
doping
نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
databases
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
database
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
resource
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
interplane strut
پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
clock
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clocks
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
dbms
برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد
IBM
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
practical extraction and report language
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
tension member
میله کششی عضو کششی
ion deposition
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
IBM
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
drum
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drummed
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
algebra
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
ccd
محفظه هایی برای ذخیره داده
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
limit state of failure
حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
npn transistor
طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
operation
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
generations
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generation
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
zip
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
submarginal land
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
Web crawler
نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
damping vane
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
hypoid
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
cads
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
nuptias non concubitus , sedconsensus ,
برای ایجاد علقه زوجیت
transistor
برای ایجاد تابع منط قی
transistors
برای ایجاد تابع منط قی
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
draw weight
نیروی لازم برای کشیدن زه
smudge
ایجاد دود برای دفع حشرات
fogging
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
smudged
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudging
ایجاد دود برای دفع حشرات
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
smudges
ایجاد دود برای دفع حشرات
AppleTalk
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند
graphics
که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
gorge portion
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
dry plasma etching
روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
geometry and rendering
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
incorporation
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
texture mapping
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
signalled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signaled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
elements
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
impulsiveness
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
aerodynamic blockage thrust reverser
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
subliminally
غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
stalking horse
کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان
breakpoint
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
jus ex injuria non oritur
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
hike out
خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
entrance head
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
configure
نرم افزار واتصالات برای ایجاد یک سییستم خاص
subliminal
غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
alphamosaic
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
texture mapping
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
answers
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
answering
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
thinners
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
answer
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
aligned
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
thins
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
aligns
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
Her teacher's presence caused her considerable discomfort.
بودن دبیر او
[زن]
احساس ناراحتی زیادی برای او
[زن]
ایجاد کرد.
thin
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
aligning
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
center
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
thinnest
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
mkdir
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
references
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
transaction trailing
ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
immediate
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
feep
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
DR DOS
سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
buffering
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
derivation graph
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bombs
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lift
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lifted
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
precision
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
lifting
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed out
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
ribbon
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbons
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
first generation computer
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
baseplate
پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
compacting
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacts
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
images
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
voices
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
compact
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
caban
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
nitro
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
tactile
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
flexowriter
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
reflexes
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
graphics
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com