Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (12 milliseconds)
English
Persian
home port
پایگاه اصلی
Search result with all words
corner
طرفین پایگاه اصلی
cornering
طرفین پایگاه اصلی
corners
طرفین پایگاه اصلی
add
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adds
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
base of origin
پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
clean the bases
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
crowd the plate
نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
dinger
دویدن به پایگاه اصلی
ip
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
Other Matches
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
roll back
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
deployment operating base
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
stations
پایگاه
stationed
پایگاه
post
پایگاه
post-
پایگاه
posted
پایگاه
posts
پایگاه
status
پایگاه
site
پایگاه
sited
پایگاه
sites
پایگاه
lodgment or lodge
پایگاه
campound
پایگاه
platforms
پایگاه
station
پایگاه
platform
پایگاه
aboard
در پایگاه
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
encampment
اردو پایگاه
naval base
پایگاه دریایی
defense base
پایگاه پدافندی
battle station
پایگاه رزمی
naval station
پایگاه دریایی
encampments
اردو پایگاه
filbert base
پایگاه فریبنده
filbert base
پایگاه دروغین
space platform
پایگاه فضایی
spaceport
پایگاه فضایی
base of operations
پایگاه عملیات
social status
پایگاه اجتماعی
outpost
پایگاه مرزی
defense base
پایگاه دفاعی
professional status
پایگاه حرفهای
air base
پایگاه هوایی
class status
پایگاه طبقهای
air bases
پایگاه هوایی
data base
پایگاه داده ها
space stations
پایگاه فضایی
space station
پایگاه فضایی
base map
نقشه پایگاه
base development
ساختن پایگاه
advance base
پایگاه جلو
hardened site
پایگاه مقاوم
base command
فرماندهی پایگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
base defense
پدافند از پایگاه
home port
پایگاه مادر
air force base
پایگاه هوایی
data banks
پایگاه داده ها
landing site
پایگاه فرود
database
پایگاه داده ها
knowledge base
پایگاه معلومات
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge base
پایگاه اگاهی
outposts
پایگاه مرزی
battle station
پایگاه جنگی
data bank
پایگاه داده
base camp
پایگاه مبنا
automatic take
تغییر پایگاه
base defense
پدافند پایگاه
achieved status
پایگاه اکتسابی
vacation camp
[American E]
پایگاه تابستانی
base development
تهیه پایگاه
databases
پایگاه داده ها
data bank
پایگاه داده ها
data banks
پایگاه داده
data base analyst
تحلیل گر پایگاه داده
data base administrator
مسئول پایگاه داده ها
data base specialist
متخصص پایگاه داده
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
bridgehead
پایگاه درکنار دریا
bridgeheads
پایگاه درکنار دریا
framework
مدیریت پایگاه داده
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
data base environment
محیط پایگاه داده
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
data base management
مدیریت پایگاه داده
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
distributed data base
پایگاه داده توزیعی
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
foothold
جای ثابت پایگاه
fire support base
پایگاه پشتیبانی اتش
fleet operating base
پایگاه عملیاتی ناوگان
floating base
پایگاه شناور دریایی
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
hardware platform
پایگاه سخت افزار
database disign
طرح پایگاه داده ها
database management
مدیریت پایگاه داده ها
citadels
پایگاه مستحکم ارگ
database structure
ساختار پایگاه داده ها
outposts
پایگاه نفوذی شطرنج
outpost
پایگاه نفوذی شطرنج
citadel
پایگاه مستحکم ارگ
frameworks
مدیریت پایگاه داده
footholds
جای ثابت پایگاه
base running
دویدن بسوی پایگاه
active database
پایگاه دادههای فعال
socioeconomic status
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
army base
پایگاه نیروی زمینی
advanced landing field
پایگاه فرود مقدم
relational database
پایگاه داده رابطهای
air force base
پایگاه نیروی هوایی
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
data base manager
مدیر پایگاه داده
bare base
پایگاه اماده نشده
bare base
پایگاه اشغال نشده
air beacon
برج مراقبت پایگاه
advanced landing field
پایگاه هوایی مقدم
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
batter's box
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
advance base
پایگاه مقدم صحنه عملیات
very large data base
پایگاه داده بسیار بزرگ
collection
و مرتب کردن در پایگاه داده
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
on line database
پایگاه داده درون خطی
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
bring in
امتیاز بدست اوردن در پایگاه
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
connects
ضربه موفق در پایگاه دوم
connect
ضربه موفق در پایگاه دوم
hitting
جستجوی موفق در پایگاه داده
hits
جستجوی موفق در پایگاه داده
collections
و مرتب کردن در پایگاه داده
hit
جستجوی موفق در پایگاه داده
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
databases
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
alternates
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
emplacement
پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
base runner
توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
alternated
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com