English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
battle station پایگاه رزمی
Other Matches
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
epical رزمی
epic رزمی
combated رزمی
combating رزمی
combats رزمی
epics رزمی
combat رزمی
field type نوع رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
field army ارتش رزمی
strength استعداد رزمی
combat vehicle خودروی رزمی
groups گروه رزمی
combat team تیم رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
group گروه رزمی
combat ration جیره رزمی
combat readiness امادگی رزمی
field duty خدمات رزمی
field service خدمات رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
field commands یکانهای رزمی
heroic verse شعر رزمی
combatcommand یکان رزمی
field grade رده رزمی
field manual دستور رزمی
field ration جیره رزمی
combatdrill تمرین رزمی
combat trains بنه رزمی
field officer افسر رزمی
field exercise تمرین رزمی
field duty ماموریت رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
fighting load بار رزمی
field order دستورالعمل رزمی
damage ضایعات رزمی
strengths استعداد رزمی
field commands قسمتهای رزمی
herioic verse شعر رزمی
field gun توپ رزمی
c ration جیره رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combat exercise تمرین رزمی
combat forces نیروهای رزمی
task organization سازمان رزمی
combat formation ارایش رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
tactical missile موشک رزمی
combat troops عدههای رزمی
field glasses عینک رزمی
non-combatants غیر رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
combat duty امور رزمی
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
combat arms رسته رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat development توسعه رزمی
battle problems مشکلات رزمی
combat duty ماموریت رزمی
non-combatant غیر رزمی
non combatant غیر رزمی
operational route جاده رزمی
combat patrol گشتی رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
combat jump پرش رزمی
combat power قدرت رزمی
nonbattle غیر رزمی
readiness امادگی رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
battle casualty ضایعات رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
service ammunition مهمات رزمی
effective strength استعداد رزمی موثر
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
combat control team تیم کنترل رزمی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
combat ready دارای امادگی رزمی
epic شعر رزمی حماسه
standard کالای جانشین رزمی
epos اشعار رزمی پیشینیان
standards کالای جانشین رزمی
epics شعر رزمی حماسه
combat pay فوق العاده رزمی
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
combat load بار رزمی هواپیما
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
combat operations مرکز عملیات رزمی
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
attrition کاهش توان رزمی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
field زمینه رزمی صحرایی
level of effort تلاش رزمی یکان
level of strength میزان استعداد رزمی
field range میدان تیر رزمی
field service پشتیبانی سرویس رزمی
unit strength قدرت رزمی یکان
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
flyable dud بدون امادگی رزمی
readiness category نوع امادگی رزمی
readiness category درجه امادگی رزمی
joint task force گروه رزمی مشترک
field order دستورعملیاتی دستور رزمی
level of readiness سطح امادگی رزمی
level of strength سطح استعداد رزمی
fielded زمینه رزمی صحرایی
fields زمینه رزمی صحرایی
jujitsu مادر ورزشهای رزمی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
field officer افسر رسته رزمی
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
commitment value ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
rhapsode دوره گردی که اشعار رزمی
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
combat essential مورد نیاز حتمی رزمی
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
loss تلفات جنگی ضایعات رزمی
tae guk بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
combat resolution پایین ترین رده رزمی
trains area منطقه بنه رزمی یکان
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
strength توان رزمی تعداد نفرات
strength قدرت رزمی استعداد نفری
strengths توان رزمی تعداد نفرات
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build up بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up بالا بردن توان رزمی نیروها
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
zipper گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
tailor برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
trouvere شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
zippers گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
tactical reconnaissance براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
campound پایگاه
aboard در پایگاه
status پایگاه
lodgment or lodge پایگاه
posted پایگاه
station پایگاه
stationed پایگاه
post پایگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com