Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
base camp
پایگاه مبنا
Search result with all words
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
base depot
امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
Other Matches
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
deployment operating base
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
datum line
خط مبنا
benchmarks
مبنا
datum deck
پل مبنا
datum
مبنا
benchmark
مبنا
radix
مبنا
basis
مبنا
grade line
خط مبنا
base line
خط مبنا
base map
نقشه مبنا
base mortar
خمپاره مبنا
base mortar
قبضه مبنا
datum
سطح مبنا
datum plane
افق مبنا
range
منحنی مبنا
base address
آدرس مبنا
design speed
سرعت مبنا
base rate
تعرفه مبنا
base rate
نرخ مبنا
base rates
تعرفه مبنا
base rates
نرخ مبنا
flat paint
رنگ مبنا
flash color
رنگ مبنا
base number
عدد مبنا
basis
مبنا بنیاد
base peak
پیک مبنا
ranged
منحنی مبنا
ranges
منحنی مبنا
base price
قیمت مبنا
foundation
پایه مبنا
base point
نقطه مبنا
base speed
سرعت مبنا
base piece
قبضه مبنا
basic capacity
گنجایش مبنا
base piece
توپ مبنا
basic load
بار مبنا
basic price
قیمت مبنا
basing rate
نرخ مبنا
base period
زمان مبنا
basis price
قیمت مبنا
bench mark
نشانه مبنا
bottom plate
صفحه مبنا
chart base
چارت مبنا
base unit
یکان مبنا
reference phase
فاز مبنا
radix complement
مکمل مبنا
outline plan
طرح مبنا
reference piece
توپ مبنا
reference point
نقطه مبنا
radix point
نقطه مبنا
reference cell
پیل مبنا
reference electrode
الکترود مبنا
base line end station
ایستگاه انتهایی خط مبنا
ranged
تغییر کردن خط مبنا
ranges
تغییر کردن خط مبنا
absolute paths
مسیر نسبت به یک مبنا
base symbol
علایم قراردادی مبنا
range
تغییر کردن خط مبنا
elevations
تراز از سطح مبنا
elevation
تراز از سطح مبنا
base stock control
کنترل موجودی مبنا
mixed radix notation
نشان گذاری امیخته مبنا
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
rise and fall
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
plene administravit
بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
reference datum
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
test piece
توپ مبنا یا توپ نمونه درخصلت یابی
reciprocal agreement
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
sited
پایگاه
platform
پایگاه
site
پایگاه
sites
پایگاه
posts
پایگاه
campound
پایگاه
lodgment or lodge
پایگاه
station
پایگاه
stationed
پایگاه
stations
پایگاه
status
پایگاه
aboard
در پایگاه
platforms
پایگاه
post
پایگاه
post-
پایگاه
posted
پایگاه
hexadecimal notation
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hex
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
base defense
پدافند از پایگاه
outposts
پایگاه مرزی
base command
فرماندهی پایگاه
automatic take
تغییر پایگاه
database
پایگاه داده ها
battle station
پایگاه جنگی
base of operations
پایگاه عملیات
base defense
پدافند پایگاه
spaceport
پایگاه فضایی
databases
پایگاه داده ها
space platform
پایگاه فضایی
achieved status
پایگاه اکتسابی
social status
پایگاه اجتماعی
advance base
پایگاه جلو
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
base map
نقشه پایگاه
air force base
پایگاه هوایی
space station
پایگاه فضایی
data banks
پایگاه داده
knowledge base
پایگاه اگاهی
landing site
پایگاه فرود
defense base
پایگاه دفاعی
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge base
پایگاه معلومات
home port
پایگاه مادر
data banks
پایگاه داده ها
filbert base
پایگاه فریبنده
filbert base
پایگاه دروغین
space stations
پایگاه فضایی
home port
پایگاه اصلی
height of site
ارتفاع پایگاه
outpost
پایگاه مرزی
hardened site
پایگاه مقاوم
data bank
پایگاه داده ها
data bank
پایگاه داده
data base
پایگاه داده ها
vacation camp
[American E]
پایگاه تابستانی
class status
پایگاه طبقهای
professional status
پایگاه حرفهای
battle station
پایگاه رزمی
encampments
اردو پایگاه
naval base
پایگاه دریایی
encampment
اردو پایگاه
naval station
پایگاه دریایی
air bases
پایگاه هوایی
air base
پایگاه هوایی
defense base
پایگاه پدافندی
advanced landing field
پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field
پایگاه فرود مقدم
dinger
دویدن به پایگاه اصلی
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
active database
پایگاه دادههای فعال
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
air beacon
برج مراقبت پایگاه
air force base
پایگاه نیروی هوایی
data base management
مدیریت پایگاه داده
data base manager
مدیر پایگاه داده
data base specialist
متخصص پایگاه داده
database disign
طرح پایگاه داده ها
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
database management
مدیریت پایگاه داده ها
database structure
ساختار پایگاه داده ها
distributed data base
پایگاه داده توزیعی
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
fire support base
پایگاه پشتیبانی اتش
hardware platform
پایگاه سخت افزار
fleet operating base
پایگاه عملیاتی ناوگان
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
data base environment
محیط پایگاه داده
data base analyst
تحلیل گر پایگاه داده
army base
پایگاه نیروی زمینی
bare base
پایگاه اشغال نشده
bare base
پایگاه اماده نشده
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
socioeconomic status
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
relational database
پایگاه داده رابطهای
base running
دویدن بسوی پایگاه
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
data base administrator
مسئول پایگاه داده ها
floating base
پایگاه شناور دریایی
outposts
پایگاه نفوذی شطرنج
outpost
پایگاه نفوذی شطرنج
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
citadels
پایگاه مستحکم ارگ
citadel
پایگاه مستحکم ارگ
footholds
جای ثابت پایگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com