Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
English
Persian
air base
پایگاه هوایی
air bases
پایگاه هوایی
air force base
پایگاه هوایی
Search result with all words
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
advanced landing field
پایگاه هوایی مقدم
air force base
پایگاه نیروی هوایی
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
intruder operation
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
Other Matches
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
roll back
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
site
پایگاه
sited
پایگاه
posts
پایگاه
posted
پایگاه
sites
پایگاه
post
پایگاه
lodgment or lodge
پایگاه
stations
پایگاه
stationed
پایگاه
station
پایگاه
platform
پایگاه
platforms
پایگاه
post-
پایگاه
campound
پایگاه
status
پایگاه
aboard
در پایگاه
air position
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
databases
پایگاه داده ها
base defense
پدافند پایگاه
naval station
پایگاه دریایی
class status
پایگاه طبقهای
spaceport
پایگاه فضایی
base development
تهیه پایگاه
naval base
پایگاه دریایی
base defense
پدافند از پایگاه
database
پایگاه داده ها
outposts
پایگاه مرزی
achieved status
پایگاه اکتسابی
encampments
اردو پایگاه
encampment
اردو پایگاه
professional status
پایگاه حرفهای
advance base
پایگاه جلو
data base
پایگاه داده ها
base camp
پایگاه مبنا
base command
فرماندهی پایگاه
defense base
پایگاه دفاعی
home port
پایگاه مادر
defense base
پایگاه پدافندی
automatic take
تغییر پایگاه
base development
ساختن پایگاه
filbert base
پایگاه فریبنده
base map
نقشه پایگاه
battle station
پایگاه رزمی
outpost
پایگاه مرزی
social status
پایگاه اجتماعی
hardened site
پایگاه مقاوم
filbert base
پایگاه دروغین
data banks
پایگاه داده ها
data banks
پایگاه داده
data bank
پایگاه داده ها
data bank
پایگاه داده
home port
پایگاه اصلی
battle station
پایگاه جنگی
height of site
ارتفاع پایگاه
vacation camp
[American E]
پایگاه تابستانی
landing site
پایگاه فرود
base of operations
پایگاه عملیات
space platform
پایگاه فضایی
knowledge base
پایگاه اگاهی
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge base
پایگاه معلومات
space stations
پایگاه فضایی
space station
پایگاه فضایی
database structure
ساختار پایگاه داده ها
database management
مدیریت پایگاه داده ها
bare base
پایگاه اشغال نشده
army base
پایگاه نیروی زمینی
active database
پایگاه دادههای فعال
data base manager
مدیر پایگاه داده
relational database
پایگاه داده رابطهای
data base specialist
متخصص پایگاه داده
advanced landing field
پایگاه فرود مقدم
database disign
طرح پایگاه داده ها
bridgehead
پایگاه درکنار دریا
air beacon
برج مراقبت پایگاه
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
fire support base
پایگاه پشتیبانی اتش
fleet operating base
پایگاه عملیاتی ناوگان
floating base
پایگاه شناور دریایی
base running
دویدن بسوی پایگاه
outposts
پایگاه نفوذی شطرنج
outpost
پایگاه نفوذی شطرنج
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
distributed data base
پایگاه داده توزیعی
bridgeheads
پایگاه درکنار دریا
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
data base management
مدیریت پایگاه داده
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
data base environment
محیط پایگاه داده
bare base
پایگاه اماده نشده
data base analyst
تحلیل گر پایگاه داده
data base administrator
مسئول پایگاه داده ها
dinger
دویدن به پایگاه اصلی
hardware platform
پایگاه سخت افزار
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
cornering
طرفین پایگاه اصلی
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
foothold
جای ثابت پایگاه
citadel
پایگاه مستحکم ارگ
corner
طرفین پایگاه اصلی
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
footholds
جای ثابت پایگاه
corners
طرفین پایگاه اصلی
citadels
پایگاه مستحکم ارگ
frameworks
مدیریت پایگاه داده
socioeconomic status
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
framework
مدیریت پایگاه داده
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
bring in
امتیاز بدست اوردن در پایگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com