English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
defense base پایگاه پدافندی
Other Matches
defensive line خط پدافندی
defensive پدافندی
defense sector منطقه پدافندی
defense articles مواد پدافندی
defense position موضع پدافندی
defensive fire اتش پدافندی
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
forward defense area منطقه پدافندی جلو
defensive sea area منطقه پدافندی دریایی
defensive minefield میدان مین پدافندی
close defensive fires اتشهای پدافندی نزدیک
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
preventive war نبرد پدافندی نبرد به منظور جلوگیری ازعملیات دشمن
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
stations پایگاه
status پایگاه
stationed پایگاه
post پایگاه
posts پایگاه
lodgment or lodge پایگاه
station پایگاه
aboard در پایگاه
post- پایگاه
platform پایگاه
platforms پایگاه
sites پایگاه
site پایگاه
posted پایگاه
sited پایگاه
campound پایگاه
defense base پایگاه دفاعی
base development تهیه پایگاه
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
landing site پایگاه فرود
knowledge base پایگاه اگاهی
knowledge base پایگاه دانش
filbert base پایگاه دروغین
base command فرماندهی پایگاه
space stations پایگاه فضایی
base development ساختن پایگاه
data base پایگاه داده ها
class status پایگاه طبقهای
professional status پایگاه حرفهای
battle station پایگاه جنگی
battle station پایگاه رزمی
base of operations پایگاه عملیات
base map نقشه پایگاه
naval station پایگاه دریایی
naval base پایگاه دریایی
base camp پایگاه مبنا
automatic take تغییر پایگاه
achieved status پایگاه اکتسابی
data bank پایگاه داده ها
data banks پایگاه داده
data banks پایگاه داده ها
air bases پایگاه هوایی
outpost پایگاه مرزی
air base پایگاه هوایی
outposts پایگاه مرزی
data bank پایگاه داده
encampment اردو پایگاه
filbert base پایگاه فریبنده
knowledge base پایگاه معلومات
air force base پایگاه هوایی
advance base پایگاه جلو
home port پایگاه مادر
home port پایگاه اصلی
height of site ارتفاع پایگاه
hardened site پایگاه مقاوم
encampments اردو پایگاه
space station پایگاه فضایی
space platform پایگاه فضایی
database پایگاه داده ها
spaceport پایگاه فضایی
databases پایگاه داده ها
vacation camp [American E] پایگاه تابستانی
social status پایگاه اجتماعی
fleet operating base پایگاه عملیاتی ناوگان
floating base پایگاه شناور دریایی
hard missile base پایگاه مستحکم موشک
footholds جای ثابت پایگاه
corner طرفین پایگاه اصلی
foothold جای ثابت پایگاه
base running دویدن بسوی پایگاه
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
corners طرفین پایگاه اصلی
cornering طرفین پایگاه اصلی
hardware platform پایگاه سخت افزار
fire support base پایگاه پشتیبانی اتش
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
commodores فرمانده پایگاه هوایی
commodore فرمانده پایگاه هوایی
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
air beacon برج مراقبت پایگاه
outposts پایگاه نفوذی شطرنج
air force base پایگاه نیروی هوایی
outpost پایگاه نفوذی شطرنج
army base پایگاه نیروی زمینی
bare base پایگاه اشغال نشده
socioeconomic status پایگاه اجتماعی- اقتصادی
dinger دویدن به پایگاه اصلی
distributed data base پایگاه داده توزیعی
bare base پایگاه اماده نشده
active database پایگاه دادههای فعال
circuit clout یک امتیاز با دویدن به پایگاه
database disign طرح پایگاه داده ها
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
data base specialist متخصص پایگاه داده
bridgehead پایگاه درکنار دریا
data base manager مدیر پایگاه داده
framework مدیریت پایگاه داده
data base management مدیریت پایگاه داده
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
data base management مدیریت پایگاه داده ها
naval auxiliary پایگاه لجستیکی دریایی
data base administrator مسئول پایگاه داده ها
data base analyst تحلیل گر پایگاه داده
database management مدیریت پایگاه داده ها
bridgeheads پایگاه درکنار دریا
data base environment محیط پایگاه داده
frameworks مدیریت پایگاه داده
citadel پایگاه مستحکم ارگ
citadels پایگاه مستحکم ارگ
database structure ساختار پایگاه داده ها
relational database پایگاه داده رابطهای
very large data base پایگاه داده بسیار بزرگ
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
on line database پایگاه داده درون خطی
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
bring in امتیاز بدست اوردن در پایگاه
connects ضربه موفق در پایگاه دوم
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
connect ضربه موفق در پایگاه دوم
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
beachhead پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
alternate escort operating base پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
databases روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
base on halls گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
database driver برنامه راه انداز پایگاه داده
database روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
base runner توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
emplacement پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
alternates کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternated کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
beachheads پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
databases ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
DBA ول اجزا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
coach's box محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com