English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
mark down پایین اوردن قیمت
markdown پایین اوردن قیمت
Search result with all words
mark-down قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
roll back قیمت جنسی یاکالایی را بسطح اولیه پایین اوردن
Other Matches
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
loss leader کالایی که با قیمت پایین
to bring down پایین اوردن
shutting پایین اوردن
to reach down پایین اوردن
disrate پایین اوردن
shut پایین اوردن
shuts پایین اوردن
bate پایین اوردن
to beat down پایین اوردن
to set down پایین اوردن
rock bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
lowered پایین اوردن لوله
lowers پایین اوردن لوله
to take down نوشتن پایین اوردن
lower پایین اوردن لوله
lowering پایین اوردن لوله
pull down پایین اوردن تخفیف دادن
to shut down تعطیل شدن پایین اوردن
lowers : پایین اوردن تخفیف دادن
lower : پایین اوردن تخفیف دادن
lowered : پایین اوردن تخفیف دادن
lowering : پایین اوردن تخفیف دادن
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to weigh down سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
elevation تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevations تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
down سوی پایین بطرف پایین
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
governmentalize تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
grasps بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp بچنگ اوردن گیر اوردن
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
treasure ذی قیمت
prices قیمت
bourse قیمت
valueless بی قیمت
wage price spiral قیمت
wage price guideline قیمت
all in price قیمت کل
cost قیمت
above rubies بی قیمت
value قیمت
PR قیمت
values قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
valuing قیمت
quotation قیمت
cif قیمت
quotations قیمت
price قیمت
At the price of. At the cost of . به قیمت
nominal کم قیمت
worth قیمت
price limit حد قیمت
price line خط قیمت
priceless بی قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
high priced پر قیمت
equivalent هم قیمت
equivalents هم قیمت
invalued بی قیمت
thereinafter [archaic or formal] <adv.> در پایین
below پایین
neath or neath پایین
lower limit حد پایین
neath or neath پایین تر
hereinafter [formal] <adv.> در پایین
subteen پایین تر از سن 31
flat پایین
lowered پایین تر
lower پایین تر
shitu پایین
de- پایین
below <adv.> در پایین
submiss پایین
hereafter <adv.> در پایین
lower most پایین تر
infara پایین تر
infara پایین
flattest پایین
low level پایین
further down پایین تر
bottoms پایین
bottom پایین
tailwater پایین اب
vide infara پایین
hypogenous پایین رو
bal از مچ پا به پایین
subatmospheric پایین تر از جو
lower پایین
beneath پایین
dowm پایین
lowers پایین تر
down stairs پایین
beneath پایین تر
short پایین تر
shorter پایین تر
shortest پایین تر
underneath پایین
low پایین
down پایین
lowering پایین تر
sub- یا پایین تر
bottom price حداقل قیمت
repurchase price قیمت بازخرید
ruling price قیمت روز
final price قیمت نهائی
just price قیمت منصفانه
just price قیمت عادلانه
proper price قیمت عادله
bottom price کمترین قیمت
target price قیمت موردنظر
worthless ناچیز و بی قیمت
high value گران قیمت
sopt price قیمت نقد
highest price بالاترین قیمت
high dollar value سنگین قیمت
list price قیمت فاکتور
sopt price قیمت روز
half fare نصف قیمت
big ticket گران قیمت
basic standard cost قیمت استاندارد
low price قیمت پائین
low price قیمت کمتر
basic price قیمت مبنا
basic price قیمت پایه
sale price قیمت حراج
sale price قیمت فروش
base price قیمت مبنا
base price قیمت پایه
price floor حداقل قیمت
deflation تنزل قیمت
basic standard cost قیمت پایه
final price اخرین قیمت
terminal price قیمت تحویل
last price قیمت اخر
selling price قیمت فروش
terminal price قیمت نهائی
fixed price قیمت ثابت
regular price قیمت عادی
fair price قیمت مناسب
freightage قیمت حمل
basis price قیمت پایه
basis price قیمت مبنا
average revenue قیمت عادی
basis قیمت واحد
cost unit قیمت واحد
constant cost قیمت ثابت
competitive price قیمت جاری
competitive price قیمت رقابتی
standard price قیمت پایه
standard price قیمت استاندارد
supply price قیمت عرضه
supply price قیمت تولیدکننده
fair price قیمت عادلانه
close price قیمت نزدیک
claimers اسبهای هم قیمت
conversion price قیمت تبدیل
cut rate تنزل قیمت
equilibrium price قیمت تعادل
quoted قیمت دادن
excess price قیمت اضافی
excess price اضافه قیمت
cost push فشار قیمت
least price حداقل قیمت
factor price قیمت عوامل
fair price قیمت منصفانه
current price قیمت جاری
asking price قیمت آخر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com