English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (3 milliseconds)
English Persian
nethermost پایین ترین زیر ترین
Search result with all words
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
physical پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
rock bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
lowest پایین ترین
last پایین ترین درجه یا مقام
lasted پایین ترین درجه یا مقام
lasts پایین ترین درجه یا مقام
bottom با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bilge پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
bottommost پایین ترین
combat resolution پایین ترین رده رزمی
curtail step پایین ترین پله پلگان
curtal step پایین ترین پله پلگان
downmost پایین ترین
garboard پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
lower high water پایین ترین پیشرفت اب دریا
lower low water پایین ترین پست رفت اب دریا
lower most پایین ترین
lowermost پایین ترین
master pick پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
tenth rate از پایین ترین جنس
tenth rate پایین ترین درجه
troposphere پایین ترین بخش اتمسفر
undermost پایین ترین
water collecting sump پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
Other Matches
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
backmost پس ترین
arrant بدنام ترین
foremost پیش ترین
rearmost عقب ترین
aftmost عقب ترین
middlemost میان ترین
midmost میان ترین
more like;most like شبیه ترین
most significant پراهمیت ترین
rightmost راست ترین
proto مهم ترین
eldest مسن ترین
backmost عقب ترین
nethermost پست ترین
most important <adj.> مهم ترین
first and foremost <adv.> پیش ترین
best عظیم ترین
driest خشک ترین
leftmost سمت چپ ترین
drier : خشک ترین
furthest پیشرفته ترین
westernmost غربی ترین
least significant کم اهمیت ترین
lattermost عقب ترین
hindmost عقب ترین
undermost زیر ترین
topmost اعلی ترین
meritorious شایسته ترین
lattermost پست ترین
aftermost عقب ترین واپسین
ticks سخت ترین مرحله
royal road اسان ترین راه
heartstring عمیق ترین احساسات دل
least significant bit کم اهمیت ترین بیت
bottom price پائین ترین قیمت
tick سخت ترین مرحله
ticked سخت ترین مرحله
top flight اعلی ترین مرتبه
next نزدیک ترین پس ازان
innermost داخلی ترین دراعماق
most significant bit با اهمیت ترین بیت
lsb کم اهمیت ترین بیت
most significant bit با ارزش ترین بیت
eastermost شرقی ترین نقطه
full-backs عقب ترین بازی کن
full-back عقب ترین بازی کن
best شایسته ترین پیشترین
most significant digit با ارزش ترین رقم
most significant digit با اهمیت ترین رقم
least significant digit کم اهمیت ترین رقم
neap خفیف ترین جزر و مد
easternmost شرقی ترین نقطه
neap tide پائین ترین جزر و مد
sternmost عقب ترین قسمت کشتی
admirals عالی ترین افسرنیروی دریایی
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
culminant درمرتفع ترین موضع کامل
admiral عالی ترین افسرنیروی دریایی
thermosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
upmost عالی ترین بالاترین درجه
fullback جای عقب ترین بازی کن
exosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
Put your warmest clothes on . گرم ترین لباسهایت را تن کرد
primitive data type ساده ترین شکل داده
smallest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
next of kin نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
heart strings عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
subcutis عمیق ترین قسمت زیر پوست
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
least upper bound [lub, LUB] کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
This is the easisrt way. این آسان ترین راه است
supremum کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
lowest common multiple [LCM] کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
last but not least <idiom> آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
lowest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
white wool [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
aftermost نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
greatest common factor [GCF] بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common divisor بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
msd با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
msb با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
best seller پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
best-sellers پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
greatest common divisor [gcd] بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
best-seller پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
highest common factor [HCF] بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
ahmad اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
The box office star of 1980. پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
geodetic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
master مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
masters مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodeticline کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodetical کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
high fidelity ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
optimum سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
weakest maintained ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
hyperfocal distance نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
silicon valley محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
minimum سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
The darkest hour is that before the down. <proverb> تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
proletary عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
madder گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
zara design نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
salor سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
Pazyryk rug فرش پازیریک [این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
floral design طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
down سوی پایین بطرف پایین
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
bal از مچ پا به پایین
lowers پایین تر
thereinafter [archaic or formal] <adv.> در پایین
low level پایین
down stairs پایین
dowm پایین
lowering پایین تر
shortest پایین تر
lowered پایین تر
lower پایین تر
hereinafter [formal] <adv.> در پایین
hereafter <adv.> در پایین
below <adv.> در پایین
infara پایین
hypogenous پایین رو
bottom پایین
bottoms پایین
down پایین
low پایین
further down پایین تر
infara پایین تر
lower limit حد پایین
flat پایین
neath or neath پایین
lower پایین
beneath پایین تر
flattest پایین
beneath پایین
tailwater پایین اب
subteen پایین تر از سن 31
underneath پایین
de- پایین
vide infara پایین
shitu پایین
short پایین تر
shorter پایین تر
subatmospheric پایین تر از جو
submiss پایین
neath or neath پایین تر
below پایین
sub- یا پایین تر
lower most پایین تر
to go down پایین رفتن
up and down بالا و پایین
submaxilla ارواره پایین
decurrent پایین افتاده
downward travel ضربه رو به پایین
downward swing نوسان رو به پایین
to come down پایین امدن
to let down پایین کردن
download بارگیری پایین
to look down پایین امدن
face down feed خورد رو به پایین
downward compatibility سازگارمتمایل به پایین
res noitaloseR پایین
downward movement حرکت رو به پایین
desceht پایین امدن
uoppon pyon soon koot کف دست پایین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com