Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
scissor kick
پای قیچی در شنای پهلو
Other Matches
sidestroke
شنای پهلو
They were walking three abreast.
سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
To toss and turn. To roll over.
از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
line abreast
کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
side by side columns
ستونهای پهلو به پهلو
collateral
پهلو به پهلو متوازی
galncing collision
برخورد پهلو به پهلو
individual medley
شنای مختلط
dog paddle
شنای سگی
butterfly
شنای پروانه
trudgen stroke
شنای کرال
butterflies
شنای پروانه
crawled
شنای کرال
crawl
شنای کرال
breaststroke
شنای پروانه
backstroke
شنای پشت
breaststroke
شنای قورباغه
underneath swimming
شنای زیرابی
crawls
شنای کرال
medleyist
شناگر شنای مختلط
pinnule
پرهء شنای ماهی
freestyler
شناگر شنای ازاد
racing backstroke
مسابقه شنای پشت
individual medleyist
شناگر شنای مختلط
pinule
پرهء شنای ماهی
baths
استخر شنای سرپوشیده
dog paddle
شنای سگی کردن
dog paddle
شنای اشخاص مبتدی
medley
شنای مختلط 002 تا 004متر
frog kick
شنای پروانه بت پای قورباغه
dolphin kick
شنای پروانه با پای دلفین
medleys
شنای مختلط 002 تا 004متر
surface dive
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
freestyle
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
flippers
پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
flipper
پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
kickboard
تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
dog paddle
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
scissors
قیچی
braced
قیچی
tweezer
قیچی
tweeger
قیچی
snippel
دم قیچی
pruning shears
قیچی
snips
قیچی
shear
قیچی
overarm braces
قیچی
mammock
دم قیچی
brace
قیچی
lever shear
قیچی اهرمی
alligator shears
قیچی اهرمی
lever shears
قیچی اهرمی
blooming shears
قیچی شمشه
wire cutter
قیچی میخچین
tin snips
قیچی دستی
mammock
از دم قیچی ردکردن
wire cutter
قیچی سیمبر
bolt clipper
قیچی پیچ
circular shear
قیچی کمانهای
plate shears
قیچی ورق بر
hot shear blade
قیچی گرم
hitch kick
شوت قیچی
heavy shears
قیچی اهنبر
rotary shear
قیچی گردان
pruning shears
قیچی باغبانی
forficate
قیچی مانند
scissel
دم قیچی فلزات
scissors vault
پرش قیچی
secateur
قیچی باغبانی
shear steel
فولاد قیچی
split tackle
تکل قیچی
stock shears
قیچی پادار
levered shears
قیچی اهرمی
combination slitting, shears
قیچی ورق
sheared
قیچی شده
shares
قیچی کردن
snipped
قیچی کردن
snipping
قیچی کردن
shear
قیچی کردن
scissors
پرش قیچی
shared
قیچی کردن
share
قیچی کردن
shear
قیچی اهن بر
scissors kick
ضربه قیچی
clipper
قیچی باغبانی
snip
قیچی کردن
overhead kick
ضربه قیچی به عقب
clinchers
قیچی کننده قاطع
scissoring vibration
ارتعاش قیچی وار
tin snips
قیچی اهن بر مهندسی
shear
اسباب برش قیچی
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
clincher
قیچی کننده قاطع
trim
یکنواخت کردن با قیچی
scissors-glasses
عینک قیچی شکل
wire shears
قیچی سیم بری
continous chip
برادههای قیچی کاری
snips
قیچی اهن بری
scissors
قیچی روی خرک
shear
شکاف دادن قیچی کردن
guillotin plate shear
قیچی ورق اهن بری
eastern cut off
شیوه قیچی پرش ارتفاع
snipper
قیچی ویژه چیدن مو یا گیاه
shears
قیچی پشم چینی یا باغبانی
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
trudgen stroke
دست کرال و پای قیچی
averruncator
یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
snips
قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
aviation snips
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
pave
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
side by side
پهلو به پهلو
side
پهلو
one sided
یک پهلو
handing
پهلو
nip and tuck
پهلو به پهلو
yoko
پهلو
hand
پهلو
side arm
از پهلو
two edged
دو پهلو
two-edged
دو پهلو
laterally
از پهلو
abreast
پهلو به پهلو
one-sided
یک پهلو
three sided
سه پهلو
broadside
به پهلو
broadsides
به پهلو
ship side
پهلو
flanked
پهلو
sexangle
شش پهلو
flanking
پهلو
side view
از پهلو
sidewards
از پهلو
sideling
از پهلو
flank
پهلو
sideward
از پهلو
sidling
از پهلو
by
از پهلو
hexagons
شش پهلو
hexagon
شش پهلو
decagon
ده پهلو
sides
پهلو
along side
در پهلو
triangle
سه پهلو سه بر
sideways
از پهلو
triangles
سه پهلو سه بر
medley relay
مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
eastern roll
شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
transfer
پهلو- رفت
many sided
چند پهلو
scalene
نابرابر پهلو
side
پهلو کناره
septilateral
هفت پهلو
pentagons
پنج پهلو
many-sided
چند پهلو
pentagon
پنج پهلو
side blown converter
مبدل پهلو دم
transfers
پهلو- رفت
transferring
پهلو- رفت
sideway
فرعی از پهلو
slab sided
پهن پهلو
broadsides
ناو به پهلو
list
یک پهلو شدن
slide
حرکت از پهلو
slides
حرکت از پهلو
skids
به پهلو سریدن
multilateral
چند پهلو
sideswipe
پهلو زدن به
yoko geri
ضربه به پهلو
sideswipes
پهلو زدن به
octagon
هشت پهلو
octagons
هشت پهلو
skidded
به پهلو سریدن
skid
به پهلو سریدن
sides
پهلو کناره
skidding
به پهلو سریدن
broadside
ناو به پهلو
pneumonia
سینه پهلو
polygon
بسیار پهلو
pulmonitis
سینه پهلو
lateral flexion
خم شدن به پهلو
prevarication
حرف دو پهلو
polygonal
بسیار پهلو
goosewing
دو پهلو بادبان
along side
پهلو به پهلوی
pitch diameter
قطر پهلو
double entendre
حرف دو پهلو
equilateral
دو پهلو برابر
peripeneumony
سینه پهلو
multivocal
چند پهلو
polygons
بسیار پهلو
double talk
جمله دو پهلو
quinquelat eral
پنج پهلو
quindec agon
پانزده پهلو
octangular
هشت پهلو
double-entendres
حرف دو پهلو
pentangular
پنج پهلو
double entendres
حرف دو پهلو
it has sides
سه پهلو دارد
heptagonal
هفت پهلو
bikinis
لباس شنای زنانه دوتکه مایوی دوتکه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com