English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
play by play پخش رادیویی مسابقه
Other Matches
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
radioed رادیویی
radios رادیویی
broadcasting رادیویی
radio رادیویی
radioing رادیویی
radio metal locator فلزیاب رادیویی
radiophoto عکاسی رادیویی
telephoto عکاسی رادیویی
telephotography عکاسی رادیویی
r.f. بسامد رادیویی
electronic locator فلزیاب رادیویی
radio detection اکتشاف رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
radio dicipline انضباط رادیویی
play by play پخش رادیویی
compere مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
wirephoto عکاسی رادیویی
metal locator فلزیاب رادیویی
radio frequency فرکانس رادیویی
space radiation تشعشع رادیویی
radio wave موج رادیویی
radio receiver گیرنده رادیویی
radio silence سکوت رادیویی
radio sextant سکستانت رادیویی
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio ferquency بسامد رادیویی
radio control فرمان رادیویی
radio compass قطبنمای رادیویی
radio call sign معرف رادیویی
radio broadcasting پخش رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
hertzian wave موج رادیویی
radiographic عکس رادیویی
radio horizon افق رادیویی
radio interference پارازیت رادیویی
radio link پیوند رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
radio navigation ناوبری رادیویی
receiver گیرنده رادیویی
receivers گیرنده رادیویی
receiving set گیرنده رادیویی
radmail پست رادیویی
radiophotograph عکس رادیویی
radiometeorograph هوانگار رادیویی
radiographic مخابرات رادیویی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
facsimiles عکس رادیویی
radio waves امواج رادیویی
transmitters فرستنده رادیویی
call sign معرف رادیویی
transmitter فرستنده رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
facsimile عکس رادیویی
listening silence سکوت رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
waved موج رادیویی
call signs معرف رادیویی
waving موج رادیویی
radio telescope تلسکوپ رادیویی
fax عکاسی رادیویی
wave موج رادیویی
faxed عکاسی رادیویی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
waves موج رادیویی
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
telemetry مسافت سنجی رادیویی
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
net call sign معرف رادیویی شبکه
spotter کمک مفسر رادیویی
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
radiotelegraphic تلگراف رادیویی کردن
rawinsonde جهت یاب رادیویی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
radiographs پوتونگار عکس رادیویی
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
radiotelegraph تلگراف رادیویی کردن
skip zone منطقه کور رادیویی
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
radiograph پوتونگار عکس رادیویی
wave front جبهه امواج رادیویی
radioed پیام رادیویی فرستادن
direction finder جهت یاب رادیویی
radioing پیام رادیویی فرستادن
radio پیام رادیویی فرستادن
radios پیام رادیویی فرستادن
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
rf Frequency Radio فرکانس رادیویی
garbage واسط رادیویی از کانالهای مجاور
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
screenwriter نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenplay نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
twin sideband ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
screenwriters نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenplays نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
radmail وسیله ارسال پیام رادیویی
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fades از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
maintain watch مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
high frequency radio direction finding جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
radiograph پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
phototelegraphyt مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
fade از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
radiographs پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
radiolocation تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
vocoder وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
loran تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
demodulate از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
listening silence به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
microwave hop یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
glideslope شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
manipulative deception تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
rf ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
squelch circuit یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
galactic noise تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
listening watch پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
radiogram پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
contesting مسابقه
match مسابقه
contests مسابقه
events مسابقه
event مسابقه
matches مسابقه
setter یک مسابقه
chase مسابقه
chases مسابقه
setters یک مسابقه
race مسابقه
contested مسابقه
contest مسابقه
races مسابقه
chased مسابقه
kyorougei مسابقه
chasing مسابقه
raced مسابقه
agonism مسابقه
tournaments مسابقه
meet مسابقه
meets مسابقه
ski racer مسابقه رو
ball games مسابقه
ball game مسابقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com