English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
blackout پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
blackouts پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
Other Matches
to show f. تسلیم نشدن رام نشدن
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
fall short (of one's expectations) <idiom> موفق نشدن
excluding شامل نشدن
unsay گفته نشدن
to go wrong موفق نشدن
resist temptation وسوسه نشدن
hold the line <idiom> تسلیم نشدن
disallows قائل نشدن
to fall through موفق نشدن
to get out of the way مانه نشدن
to keep up one's spirits دلسرد نشدن
to miss plant سبز نشدن
to put by تسلیم نشدن
disallow قائل نشدن
disallowing قائل نشدن
to miss fire کامیاب نشدن
disallowed قائل نشدن
keep one's head دست پاچه نشدن
exclude شامل نشدن یا جداشدن
to keep one's hair on دست پاچه نشدن
to keep ones hair on دست پاچه نشدن
to keep cold دست پاچه نشدن
keep cold دست پاچه نشدن
keep one's hair on دست پاچه نشدن
underdraw کشیده نشدن زه تا اخر
to keep ones he دست پاچه نشدن
take off (time) <idiom> سرکار حاضر نشدن
exclusion عمل شامل نشدن
excludes شامل نشدن یا جداشدن
to not be [any] the wiser <idiom> باز هم متوجه نشدن
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
To stick to the main topic ( issue ). از موضوع اصلی خارج نشدن
expostfacto عطف به ماسبق نشدن قانون
to meet with a repulse پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
to f. in the pan باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
to collapse موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
to not be [any] the wiser <idiom> ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
throw up one's hands <idiom> توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
leakages مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
To keep one s distmce from some one . از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
impenitence سر سختی زیاد در گناهکاری پشیمان نشدن از گناه
leakage مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
fail عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fails عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
ratchet effect اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
kyorougei مسابقه
event مسابقه
match مسابقه
game مسابقه
races مسابقه
tournaments مسابقه
agonism مسابقه
ski racer مسابقه رو
events مسابقه
chace مسابقه
racing مسابقه
tournament مسابقه
matches مسابقه
chases مسابقه
competitions مسابقه
contested مسابقه
competition مسابقه
contesting مسابقه
chase مسابقه
meets مسابقه
meet مسابقه
chasing مسابقه
setter یک مسابقه
setters یک مسابقه
contests مسابقه
competition مسابقه
ball games مسابقه
chased مسابقه
raced مسابقه
contests مسابقه ها
competitions مسابقه ها
tourney مسابقه
race مسابقه
contest مسابقه
contest مسابقه
ball game مسابقه
victor برنده مسابقه
victors برنده مسابقه
finishes پایان مسابقه
finish پایان مسابقه
tournament یک دوره مسابقه
dog racing مسابقه سگدوانی
racetrack خط سیر مسابقه
coursing مسابقه سگدوانی
final مسابقه نهایی
tournaments یک دوره مسابقه
invitational مسابقه دعوتی
finals مسابقه نهایی
retire کناررفتن از مسابقه
championship مسابقه قهرمانی
championships مسابقه قهرمانی
retires کناررفتن از مسابقه
consolation مسابقه جبرانی
racetracks خط سیر مسابقه
single مسابقه یکنفره
friendly مسابقه دوستانه
toured یک دوره مسابقه
tour یک دوره مسابقه
bobsleighs مسابقه لوژسواری
bobsleigh مسابقه لوژسواری
bobsledding مسابقه لوژسواری
meetings یک دوره مسابقه
meeting یک دوره مسابقه
bullfighting مسابقه گاوبازی
fencing مسابقه شمشیربازی
singles مسابقه انفرادی
races مسابقه سرعت
race مسابقه سرعت
touring یک دوره مسابقه
tours یک دوره مسابقه
nightcaps اخرین مسابقه
nightcap اخرین مسابقه
racecourses دور مسابقه
racecourse دور مسابقه
racehorses اسب مسابقه
leg قسمتی از مسابقه
racehorse اسب مسابقه
race horse اسب مسابقه
legs قسمتی از مسابقه
friendliest مسابقه دوستانه
friendlies مسابقه دوستانه
friendlier مسابقه دوستانه
raced مسابقه سرعت
clutch سستی در مسابقه
time trial مسابقه دوتمرینی
tourney مسابقه دادن
tourney مسابقه قهرمانی
track meeting مسابقه دوومیدانی
trig خط شروع مسابقه
wresthing match مسابقه کشتی
wrestling match مسابقه کشتی
arms race مسابقه تسلیحاتی
slugfest مسابقه سنگین
shootoff مسابقه اضافی
racing car engine موتور مسابقه
racing course مسافت مسابقه
rematch مسابقه برگشت
scratch line خط شروع مسابقه
sculler پاروزن در مسابقه
shiai مسابقه جودو
shooting ckock ساعت مسابقه
shot clock ساعت مسابقه
To win the match(race,contest). مسابقه رابردن
A hurdle race . مسابقه دو با مانع
a game of chess یک مسابقه شطرنج
race course میدان مسابقه
to scamper مسابقه دادن
racing car اتومبیل مسابقه
clutched سستی در مسابقه
agonistics علم مسابقه
air racing مسابقه هواپیمابری
airplane racing مسابقه هواپیمابری
all play all مسابقه دورهای
an entrant for arace دواطلب مسابقه
barnburner مسابقه مهیج
bonspiel مسابقه رسمی
bullriding مسابقه گاوسواری
fours مسابقه دوبل
hash mark خط شروع مسابقه
clutches سستی در مسابقه
clutching سستی در مسابقه
track مسابقه دویدن
tracked مسابقه دویدن
tracks مسابقه دویدن
invitation مسابقه دعوتی
invitations مسابقه دعوتی
racing مسابقه دهنده
come off پایان مسابقه
criterium مسابقه جاده
dogsled مسابقه سورتمه با سگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com