Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
scandalmonger
پخش کننده شایعات افتضاح امیز
scandalmongers
پخش کننده شایعات افتضاح امیز
Other Matches
scandal sheet
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
scandalous
افتضاح امیز
suggestive
دلالت کننده وسوسه امیز
importunate
عاجز کننده سماجت امیز
corroborative
تایید کننده- موید- تقویت امیز
rat race
عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
scandal
افتضاح
foul-ups
افتضاح
foul-up
افتضاح
debacle
افتضاح
scandals
افتضاح
to stab in the back
افتضاح
debacles
افتضاح
dTbGcles
افتضاح
eclat
درخشش افتضاح
infamy
افتضاح سابقه بد
scandalization
ایجاد افتضاح
ignominy
افتضاح خواری
admonitory
نصیحت امیز توبیخ امیز
antagonistic
خصومت امیز رقابت امیز
gratulant
تهنیت امیز تبریک امیز
suasive
ترغیب امیز تحریک امیز
expostulatory
سرزنش امیز تعرض امیز
incriminatory
تهمت امیز اتهام امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
competitory
رقابت کننده- رقابت امیز
inglorious
افتضاح اور گمنام
canards
شایعات
hearsay
شایعات
idle rumoues
شایعات بی سر و پا
bruit
شایعات
canard
شایعات
gamey
چاشنی زده افتضاح اور
To put ones foot in it .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
To make a gaffe .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
gamy
چاشنی زده افتضاح اور
gossipry
شایعات بی اساس
idle rumoues
شایعات بی اساس
tittle tattle
شایعات بی اساس
scandals
شایعات ننگین
gossiped
شایعات بی پرو پا
scandal
شایعات ننگین
gossips
شایعات بی پرو پا
tittle-tattle
شایعات بی اساس
Unfounded rumours.
شایعات بی اساس
gossiped
شایعات بی اساس
gossiping
شایعات بی اساس
titbit
شایعات اراجیف
gossiping
شایعات بی پرو پا
gossip
شایعات بی پرو پا
gossips
شایعات بی اساس
gossip
شایعات بی اساس
titbits
شایعات اراجیف
murmured
شکایت شایعات
murmurs
شکایت شایعات
murmur
شکایت شایعات
murmuring
شکایت شایعات
gossip
شایعات بی اساس دادن
gossips
شایعات بی اساس دادن
gossiping
شایعات بی اساس دادن
ruise
شایعات داستان ساختگی
gossiped
شایعات بی اساس دادن
greenroom
شایعات رایج بین هنرپیشگان
greenrooms
شایعات رایج بین هنرپیشگان
Rumors circulate fast.
شایعات سریع در همه جا می پیچد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
whispering campaign
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
murmurous
غر غر امیز
synaloepha
هم امیز
synalepha
هم امیز
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
praiseful
ستایش امیز
reconciliatory
مصالحه امیز
unholy
کفر امیز
prankful
شوخی امیز
discouraging
یاس امیز
derisory
استهزاء امیز
philosophistic
سفسطه امیز
magic
سحر امیز
corruptive
فساد امیز
reprehensive
ملامت امیز
nippy
طعنه امیز
droll
مسخره امیز
profane
کفر امیز
tender
محبت امیز
tendered
محبت امیز
recommendatory
توصیه امیز
mysterious
اسرار امیز
peaceful
صلح امیز
protreptic
موعظه امیز
tolerant
مدارا امیز
traitorous
خیانت امیز
procrastinatory
طفره امیز
mythical
افسانه امیز
dogmas
عقایدتعصب امیز
dogma
عقایدتعصب امیز
slanderous
افترا امیز
tendering
محبت امیز
tenderest
محبت امیز
preachy
موعظه امیز
partial
غرض امیز
peaceful
مسالمت امیز
humiliatingly
توهین امیز
defamatory
توهین امیز
defamatory
افترا امیز
insulting
توهین امیز
foolishly
جنون امیز
high-handedness
تحکم امیز
high-handed
تحکم امیز
discriminatory
تبعیض امیز
contemptuous
تحقیر امیز
contemptuous
اهانت امیز
tolerantly
مدارا امیز
aspersive
توهین امیز
humiliatingly
تحقیر امیز
humiliating
توهین امیز
trickier
نیرنگ امیز
trickiest
نیرنگ امیز
tricky
نیرنگ امیز
tragical
مصیبت امیز
humiliating
تحقیر امیز
disgracing
توهین امیز
hermetic
سحر امیز
magical
سحر امیز
epigrammatic
هجو امیز
derisive
استهزاء امیز
scornful
اهانت امیز
treacherous
خیانت امیز
innovatory
بدعت امیز
heretical
بدعت امیز
salutiferous
تهنیت امیز
congratulatory
تهنیت امیز
murderous
جنایت امیز
derisively
استهزاء امیز
envious
حسادت امیز
admiring
پسند امیز
sententious
اندرز امیز
sententious
نصیحت امیز
sententious
اغراق امیز
threateningly
تهدید امیز
threatening
تهدید امیز
deceptive
فریب امیز
expedient
مصلحت امیز
expedients
مصلحت امیز
lugubrious
تعزیت امیز
fallacious
سفسطه امیز
perilous
مخاطره امیز
disastrous
مصیبت امیز
slyest
شیطنت امیز
vituperatory
توبیخ امیز
vituperatory
سرزنش امیز
slyer
شیطنت امیز
sly
شیطنت امیز
sliest
شیطنت امیز
slier
شیطنت امیز
smoothe
تعارف امیز
ironic
طعنه امیز
ridiculous
مسخره امیز
plaintive
ناله امیز
revelatory
مکاشفه امیز
riskful
مخاطره امیز
scorner
استهزاء امیز
imperious
تحکم امیز
humorous
شوخی امیز
snide
کنایه امیز
wailful
تاثر امیز
sarcastic
طعنه امیز
vindicative
حمایت امیز
vexatious
رنجش امیز
sophistic
سفسطه امیز
biting
طعنه امیز
ironical
طعنه امیز
superlatives
مبالغه امیز
superlative
مبالغه امیز
deceitful
فریب امیز
polemical
مجادله امیز
inveterate
کینه امیز
conspiratorial
توط ئه امیز
musing
تفکر امیز
malefactors
جنایت امیز
malefactor
جنایت امیز
sportiveŠetc
شوخی امیز
reproachful
ملامت امیز
supplicatory
التماس امیز
farcical
مسخره امیز
sycophantic
تملق امیز
fallacious
مغالطه امیز
burlesque
مسخره امیز
indemnificatory
غرامت امیز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com