English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
Other Matches
civil defense پدافند ازمناطق شهری
integrated defense پدافند هوایی توام
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
teleconference کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
gemel توام
duad توام
joint توام
gemini توام
geminate توام
mixed توام
biparous توام زا
twinned توام
twin توام
adnate توام
accompanied توام کردن
reatrain عملکرد توام
twinned توام کردن
twin توام کردن
integrated staff ستاد توام
integrating توام کردن
accompanies توام کردن
mixed graze توام زمین
mixed air توام هوا
amalgamate توام کردن
integrates توام کردن
integrate توام کردن
accompany توام کردن
intergrowth رویش توام
integrated training اموزش توام
geminate توام کردن
deprived توام با محرومیت
amalgamating توام کردن
twin check بررسی توام
amalgamates توام کردن
amalgamated توام کردن
twin check مقابله توام
aluminum coating by spraying amalgamate توام کردن
easeful توام باراحتی
twain توام دوقلو
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
charge coupled device دستگاه توام با بار
armstand dive شیرجه توام با بالانس
blizzard بادشدید توام بابرف
blizzards بادشدید توام بابرف
effective faith ایمان توام باعمل
rainsquall باران توام باتوفان
work relief استراحت توام با کار
hypocritical توام با تدلیس و تزویر
participant observation مشاهده توام با مشارکت
conjugate درهم امیختن توام
defense پدافند
defence پدافند
defenses پدافند
synergy کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether دوصفت راباهم توام کردن
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
synergism کار توام ودسته جمعی
adnate مربوط باعضاء تناسلی توام
biological defense پدافند میکربی
base defense پدافند پایگاه
chemical defense پدافند شیمیایی
counter offensive پدافند متقابل
coast defence پدافند ساحلی
barrage balloon بالون پدافند
base defense پدافند از پایگاه
area defense پدافند ازمنطقه
anti aircraft پدافند هوایی
barrage balloons بالون پدافند
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
air defense پدافند هوایی
active defense پدافند عامل
defense zone منطقه پدافند
area defense پدافند منطقهای
national defence پدافند ملی
defensible قابل پدافند
space defense پدافند از فضا
defended پدافند کردن
defense in place پدافند در محل
defending پدافند کردن
defense in depth پدافند در عمق
defends پدافند کردن
defend پدافند کردن
passive defense پدافند غیرعامل
satellite defense پدافند ماهوارهای
space defense پدافند فضایی
self defense پدافند از خود
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
mobile defense پدافند متحرک
deliberate defense پدافند با فرصت
androgyny وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
rule of reason تفسیر قانونی توام با سوء نیت
pleuropneumonia ذات الجنب توام با سینه پهلو
malicious prosecution پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
tinged with cnvy حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
defensive line خط دفاعی
defensive دفاعی
apologetic دفاعی
vindicative دفاعی
backfield خط دفاعی
defended area منطقه پدافند شده
civil defense پدافند غیر نظامی
active air defense پدافند عامل هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
primeter defence پدافند دورتا دور
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
war college دوره پدافند ملی
forward defense area منطقه پدافند جلو
flak توپخانه پدافند هوایی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
air defense element عنصر پدافند هوایی
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
stack the defence ارایش دفاعی
defensive league اتحاد دفاعی
defensively حالت دفاعی
defensive league اتحادیه دفاعی
defensive war جنگ دفاعی
defensive fire اتش دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
defense information اطلاعات دفاعی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی
defense position موضع دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
rejoinder پاسخ دفاعی
odd front خط دفاعی 4 نفره
preventive war نبرد دفاعی
defence mechanism مکانیزم دفاعی
covers بازی دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
zone منطقه دفاعی
zones منطقه دفاعی
backcourt نیمه دفاعی
cover بازی دفاعی
five man line خط دفاعی 5 نفره
coverings بازی دفاعی
blue line خط دفاعی هاکی
agger پشته ی دفاعی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
decompensation فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
rejoin پاسخ دفاعی دادن
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
Cashel [استحکامات دفاعی ایرلندی]
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
presses تاکتیک دفاعی فشرده
pale حصار دفاعی دفاع
palest حصار دفاعی دفاع
switch position موضع دفاعی بینابین
switch position موضع رابط دفاعی
press تاکتیک دفاعی فشرده
guard حالت دفاعی شمشیرباز
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
guards حالت دفاعی شمشیرباز
protective cover جان پناه دفاعی
paler حصار دفاعی دفاع
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
defensiveness حالت دفاعی داشتن
apologists نویسندهء رسالهء دفاعی
defensive player شطرنج باز دفاعی
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
rejoins پاسخ دفاعی دادن
rejoining پاسخ دفاعی دادن
rejoined پاسخ دفاعی دادن
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
back judge داور در محوطه دفاعی
apologist نویسندهء رسالهء دفاعی
bump and go نوعی مانور دفاعی
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
object lessons درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
faker هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com