Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
battery defense
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
Other Matches
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
battery
اتشبار
batteries
اتشبار
fiery
اتشبار
counter battery
ضد اتشبار
spitfire
اتشبار
separate battery
اتشبار مستقل
counterbattery fire
تیر ضد اتشبار
counter battery
عملیات ضد اتشبار
cross fire
اتشبار متقاطع
battery commander
فرمانده اتشبار
firing battery
اتشبار تیر
hostile battery
اتشبار دشمن
counter battery criteria
خط مشی ضد اتشبار
battery center
مرکز اتشبار
battery headquarters
ارکان اتشبار
headquarters battery
اتشبار قرارگاه
battery executive
افسرتیر اتشبار
headquarters battery
اتشبار ارکان
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
battery
اتشبار صدای طبل
safety card
کارت تامین اتشبار
battery executive
افسر اجرائیات اتشبار
suspect battery
اتشبار مشکوک دشمن
batteries
اتشبار صدای طبل
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defense
پدافند
defenses
پدافند
defence
پدافند
missile monitor
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
chemical defense
پدافند شیمیایی
biological defense
پدافند میکربی
national defence
پدافند ملی
self defense
پدافند از خود
space defense
پدافند از فضا
barrage balloon
بالون پدافند
defense in place
پدافند در محل
coast defence
پدافند ساحلی
defense zone
منطقه پدافند
deliberate defense
پدافند با فرصت
defense in depth
پدافند در عمق
mobile defense
پدافند متحرک
passive defense
پدافند غیرعامل
satellite defense
پدافند ماهوارهای
counter offensive
پدافند متقابل
satellite defense
پدافند ضدماهوارهای
space defense
پدافند فضایی
barrage balloons
بالون پدافند
defends
پدافند کردن
defensible
قابل پدافند
defending
پدافند کردن
defended
پدافند کردن
anti aircraft
پدافند هوایی
air defense
پدافند هوایی
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
active defense
پدافند عامل
anti menchanized defense
پدافند ضد مکانیزه
base defense
پدافند از پایگاه
defend
پدافند کردن
base defense
پدافند پایگاه
area defense
پدافند منطقهای
area defense
پدافند ازمنطقه
primeter defence
پدافند دورتا دور
ministry of national defence
وزارت پدافند ملی
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
integrated defense
پدافند هوایی توام
civil defense
پدافند غیر نظامی
flak
توپخانه پدافند هوایی
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
defended area
منطقه پدافند شده
biological defense
پدافند بر علیه تک میکربی
forward defense area
منطقه پدافند جلو
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
war college
دوره پدافند ملی
air defense element
عنصر پدافند هوایی
active air defense
پدافند عامل هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
rules of engagement
روشهای درگیری پدافند هوایی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense ship
ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
weapons hold
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
air defense direction center
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
extended defense
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
faker
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
splashed
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
saluting battery
توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
all around defense
پدافند دور تا دور
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com