Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (2 milliseconds)
English
Persian
intake
پذیرش
intakes
پذیرش
admission
پذیرش
admissions
پذیرش
patient
پذیرش
patients
پذیرش
acceptance
پذیرش
acceptances
پذیرش
admittance
پذیرش
reception
پذیرش
receptions
پذیرش
induction
پذیرش
inductions
پذیرش
adoption
پذیرش
assent
پذیرش
assented
پذیرش
assenting
پذیرش
assents
پذیرش
acceptation
پذیرش
Other Matches
acceptance limit
حد پذیرش
tolerability
قابلیت پذیرش
cry uncle
<idiom>
پذیرش شکست
selective admission
پذیرش انتخابی
receptivity
قدرت پذیرش
magnetic susceptibility
پذیرش مغناطیسی
induction station
مرکز پذیرش
social acceptance
پذیرش اجتماعی
imprimatur
تصویب پذیرش
group acceptance
پذیرش گروهی
admission
پذیرش به بیمارستان
admission rate
میزان پذیرش
admission port
دریچه پذیرش
admission of liability
پذیرش تعهدات
sufficiently
<adv.>
قابل پذیرش
adequately
[sufficiently]
<adv.>
قابل پذیرش
acceptable
<adj.>
قابل پذیرش
adequate
<adj.>
قابل پذیرش
Reception
پذیرش هتل
receptionist
متصدی پذیرش
face the music
<idiom>
پذیرش نسخه
good
[sufficient]
<adj.>
قابل پذیرش
satisfactory
<adj.>
قابل پذیرش
sufficient
<adj.>
قابل پذیرش
sufficing
<adj.>
قابل پذیرش
acceptance test
آزمون پذیرش
refuse
عدم پذیرش
refused
عدم پذیرش
refuses
عدم پذیرش
admission requirements
شرایط پذیرش
repulsion
عدم پذیرش
refusing
عدم پذیرش
receptions
دریافت پذیرش
acceptable
قابل پذیرش
reception
دریافت پذیرش
acceptance of offer
پذیرش پیشنهاد
rejection
عدم پذیرش
susceptible
حساس مستعد پذیرش
receptee
افراد مورد پذیرش
acceptability
قابلیت پذیرش پسندیدگی
receive
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
readiness to accept
آمادگی برای پذیرش
susceptive
پذیرنده اماده پذیرش
denial
عدم پذیرش حاشا
take a back seat
<idiom>
پذیرش پستترین مقام
denials
عدم پذیرش حاشا
hire out
<idiom>
پذیرش برای شغل
college admission tests
آزمونهای پذیرش دانشجو
rejecting
عدم پذیرش چیزی
rejects
عدم پذیرش چیزی
impassablility
غیر قابل پذیرش
rejected
عدم پذیرش چیزی
reject
عدم پذیرش چیزی
application study
بررسی پذیرش اماد
receives
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
bankable
قابل پذیرش در بانک
take one's own medicine
<idiom>
پذیرش محاکمه بدون شکایت
ksr
کلمه کلیدی ارسال-پذیرش
receptions
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
americanization
پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
taking of evidence
پذیرش سند و گواهی
[حقوق]
declaration of intention
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
market acceptance
پذیرش کالا توسط بازار
keyboard send receive
صفحه کلید ارسال- پذیرش
sensate
اماده پذیرش حس احساس کردن
hearing of evidence
پذیرش سند و گواهی
[حقوق]
emergency admission
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
acceptance sampling
پذیرش کالاپس از نمونه برداری
reception
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
to refuse somebody admittance to something
پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
write off
<idiom>
پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
throw up one's hands
<idiom>
توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
freeload
<idiom>
پذیرش غذا وخانه باهزینه دیگری
accept
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepting
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepts
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
to go down
[in a particular way]
with somebody
برای کسی
[به سبک ویژه ای]
قابل پذیرش بودن
legal
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
focused
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focuses
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focussed
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focus
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focussing
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focusses
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
mediums
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
medium
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
dos
نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است
framing error
خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
direct admission
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
acceptance sampling
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
parity
نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
induction station
دفتر استخدام دفتر پذیرش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com