English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English Persian
venose پراز رگ و ورید
Other Matches
venosity شبیه ورید دارای ورید
vein ورید
vena ورید
venosity پر از ورید
veins ورید
phlebolite سنگ ورید
venous وریدی پر از ورید
venule ورید کوچک
venisection باز کردن ورید
venesection باز کردن ورید
venosity دارای ورید بودن
external saphenous vein سیاهرگ یا ورید مابض
fraught with پراز
phlebitic دچار اماس جدار ورید
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
gamy پراز شکار
stressful پراز پریشانی
insidious پراز توط ئه
to be fraught [with] پراز ... بودن
erroneous پراز غلط
waxy پراز موم
spinous پراز خار
intravenous موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
do not strain your nerves . با عصاب خودتان فشار نیا ورید
intravenously موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
the streets are very muddy خیابانها پراز گل است
stomachy پراز باد غرور
stubby پراز کنده درخت
rubbishing پراز اشغال یا کثا فت
maggoty پراز کرم حشره
commas over the page صفحه را پراز نشان کاماکرد
The ball is full of air. توپ پراز باد است
snagged پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
fuliginous وابسته به بخارات مضر بدن پراز دوده
clip joint <idiom> شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
inflate پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflating پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
bran pie فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com