English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English Persian
range dispersion پراکندگی بردی
Other Matches
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion پراکندگی منطقه پراکندگی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
papyruses بردی
papyrus بردی
papyri بردی
range effects اثرات بردی
Did you carry (deliver) the letter ? نامه را بردی یا نه ؟
range wind باد بردی
single board computer کامپیوتر تک بردی
range deviation انحراف بردی
horizontal error اشتباه بردی و سمتی
range ladder تنظیم با نردبان بردی
range angle زاویه بردی هواپیما
range deviation خطای بردی توپ یا گلوله
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated file سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
dispersal پراکندگی
scattering پراکندگی
dissipation پراکندگی
sparsity پراکندگی
diaspora پراکندگی
strewment پراکندگی
scatters پراکندگی
leakage پراکندگی
leakages پراکندگی
variance پراکندگی
dispersion پراکندگی
spreading پراکندگی
broadcast پراکندگی
diffusion پراکندگی
scatter پراکندگی
broadcasts پراکندگی
scatterplot نمودار پراکندگی
light scattering by air molecules پراکندگی هوا
light scattering پراکندگی نور
lateral dispersion پراکندگی جانبی
interspersal نثارسازی پراکندگی
inelastic scattering پراکندگی ناکشسان
incoherent scattering پراکندگی ناهمدوس
longitudinal dispersion پراکندگی طول
storm smear پراکندگی طوفان
magnetic leakage پراکندگی مغناطیسی
scattergram نمودار پراکندگی
scatter diagram نمودار پراکندگی
rutherford scattering پراکندگی رادرفورد
relative dispersion پراکندگی نسبی
scattering power قدرت پراکندگی
sparseness کم پشتی پراکندگی
spread effects اثرات پراکندگی
range dispersion پراکندگی در برد
dispersion rectangle مستطیل پراکندگی
scissor پراکندگی اختلاف
dissipating پراکندگی کردن
coherent scattering پراکندگی همدوس
coefficient of variation ضریب پراکندگی
coefficient of dispersion ضریب پراکندگی
dispersion پراکندگی تیر
center of dispersion مرکز پراکندگی
bragg scattering پراکندگی براگ
dispersion coefficient ضریب پراکندگی
dissipate پراکندگی کردن
dissipates پراکندگی کردن
cone of dispersion مخروط پراکندگی
dispersion pattern شکل پراکندگی
dispersion error اشتباه پراکندگی
discriminal dispersion پراکندگی افتراقی
elastic scattering پراکندگی کشسان
dispersal area منطقه پراکندگی
atomic form factor ضریب پراکندگی اتمی
variations نوسان متناوب پراکندگی
scattering of alpha particles پراکندگی ذرات الفا
atomic scattering factor ضریب پراکندگی اتمی
distribution area منطقه پراکندگی تیر
scattering پراکندگی بخش کردن
to whip in از پراکندگی باز داشتن
zone of dispersion منطقه پراکندگی گلوله ها
rectangle of dispersion مستطیل پراکندگی گلوله ها
dispersal پراکندگی پراکنده سازی
maximum scattering angle زاویه پراکندگی حداکثر
cone of fire مخروط پراکندگی تیرها
magnetic leakage پراکندگی فوران مغناطیسی
variation نوسان متناوب پراکندگی
modal dispersion شکلی از پراکندگی پالس ها
center of dispersion مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
cone of dispersion مخروط پراکندگی بسکها
sprawling بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
sprawls بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
dispersion error اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
distribution سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions سازمان دادن پراکندگی تیر
sprawl بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
light scattering by air molecules پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
range error اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
disperse [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
DEFRAG در DOS-MS ابزار از حالت پراکندگی در آوردن در DOS-MS
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
rug names اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com