English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English Persian
lunge پرتاب ناگهانی جهش
lunged پرتاب ناگهانی جهش
lunges پرتاب ناگهانی جهش
lunging پرتاب ناگهانی جهش
Search result with all words
swing هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
spurt جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
Other Matches
ambivalence توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
snapping ناگهانی
strike تک ناگهانی
snaps ناگهانی
precipitating ناگهانی
precipitates ناگهانی
precipitated ناگهانی
all at once <idiom> ناگهانی
precipitate ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> ناگهانی
strikes تک ناگهانی
sudden ناگهانی
snapped ناگهانی
spontaneity ناگهانی
surprise attack تک ناگهانی
snap ناگهانی
instantaneous ناگهانی
abrupt ناگهانی
flare up غضب ناگهانی
twitch تکان ناگهانی
twitch انقباض ناگهانی
twitched تکان ناگهانی
lunged حمله ناگهانی
twitched انقباض ناگهانی
opportunity target هدف ناگهانی
twitches انقباض ناگهانی
snapping شتابزدگی ناگهانی
twitching تکان ناگهانی
power surge برق ناگهانی
twitching انقباض ناگهانی
saltation جنبش ناگهانی
peripeteia تغییر ناگهانی
snap شتابزدگی ناگهانی
lunge حمله ناگهانی
lunges حمله ناگهانی
bump تکان ناگهانی
snaps شتابزدگی ناگهانی
break down سقوط ناگهانی
flare up اشتعال ناگهانی
lunging حمله ناگهانی
accidents مصیبت ناگهانی
accident مصیبت ناگهانی
irruption ایجاد ناگهانی
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
catastrophes بلای ناگهانی
snapped شتابزدگی ناگهانی
twitches تکان ناگهانی
burst force نیروی ناگهانی
clapped صدای ناگهانی
claps صدای ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
spurted افزایش ناگهانی
screams ناگهانی گفتن
screamed ناگهانی گفتن
spurting خروج ناگهانی
spurting افزایش ناگهانی
flicks تکان ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
spurt افزایش ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
sorties حمله ناگهانی
clap صدای ناگهانی
killings توفیق ناگهانی
killing توفیق ناگهانی
detonation انفجار ناگهانی
detonations انفجار ناگهانی
flaw اشوب ناگهانی
flaws اشوب ناگهانی
clapping صدای ناگهانی
sortie حمله ناگهانی
flicking تکان ناگهانی
spurts افزایش ناگهانی
raid حمله ناگهانی
booms ترقی ناگهانی
booming ترقی ناگهانی
boom ترقی ناگهانی
suddenly بطور ناگهانی
explosive یورش ناگهانی
abruption قطع ناگهانی
accidental war جنگ ناگهانی
an abrupt departure حرکت ناگهانی
raided حمله ناگهانی
raiding حمله ناگهانی
raids حمله ناگهانی
flicked تکان ناگهانی
flick تکان ناگهانی
shocks هراس ناگهانی
shocked هراس ناگهانی
shock هراس ناگهانی
scream ناگهانی گفتن
catastrophe بلای ناگهانی
sudden death مرگ ناگهانی
sudden-death مرگ ناگهانی
blow out خروج ناگهانی
saltus انتقال ناگهانی
crashingly ورشکستگی ناگهانی
canvass حمله ناگهانی
canvassed حمله ناگهانی
canvasses حمله ناگهانی
canvassing حمله ناگهانی
nosedived افت ناگهانی
nosediving افت ناگهانی
nosedive افت ناگهانی
brainwaves الهام ناگهانی
brainwave الهام ناگهانی
nosedives افت ناگهانی
random مسیر ناگهانی
randomly مسیر ناگهانی
in one's tracks <idiom> ناگهانی ،بیدرنگ
walk out <idiom> ناگهانی رفتن
crashing ورشکستگی ناگهانی
crashes ورشکستگی ناگهانی
shoot up <idiom> ناگهانی بلندکردن
hit-and-run <idiom> تاثیر ناگهانی
crashed ورشکستگی ناگهانی
crash ورشکستگی ناگهانی
fright ترس ناگهانی
frights ترس ناگهانی
all of a sudden <idiom> به طور ناگهانی
xenogenesis خلق ناگهانی
gust باد ناگهانی
switcheroo تغییر ناگهانی
target of opportunity هدف ناگهانی
gusts باد ناگهانی
supervention اتفاق ناگهانی
boomed ترقی ناگهانی
sudden stoppage توقف ناگهانی
to bolt ناگهانی جهیدن
seizure حمله ناگهانی مرض
paroxysms حمله ناگهانی مرض
crashed متوقف شدن ناگهانی
whims وهم تغییر ناگهانی
cardiac arrests توقف ناگهانی قلب
whim وهم تغییر ناگهانی
cardiac arrest توقف ناگهانی قلب
intuition کشف دریافت ناگهانی
intuitions کشف دریافت ناگهانی
crash متوقف شدن ناگهانی
to bolt ناگهانی حرکت کردن
a pang of hunger احساس ناگهانی گرسنگی
raiding ورود ناگهانی پلیس
raiding تک ناگهانی حمله هوایی
crashing متوقف شدن ناگهانی
raids ورود ناگهانی پلیس
raids تک ناگهانی حمله هوایی
Yankees ضربه ناگهانی وشدید
Yankee ضربه ناگهانی وشدید
paroxysm حمله ناگهانی مرض
cataclysms دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysm تحولات ناگهانی وعمده
crashes متوقف شدن ناگهانی
jumps جهش افزایش ناگهانی
jumped جهش افزایش ناگهانی
flounced حرکت تند و ناگهانی
flounces حرکت تند و ناگهانی
flouncing حرکت تند و ناگهانی
seizures حمله ناگهانی مرض
popped ضربت ناگهانی زدن
pop ضربت ناگهانی زدن
bust [colloquial] حمله ناگهانی پلیس
police raid ورود ناگهانی پلیس
round-up ورود ناگهانی پلیس
round-up حمله ناگهانی پلیس
police raid حمله ناگهانی پلیس
flounce حرکت تند و ناگهانی
jump جهش افزایش ناگهانی
pops ضربت ناگهانی زدن
to shoot to fame <idiom> ناگهانی به شهرت رسیدن
storm تغییر ناگهانی هوا
stormed تغییر ناگهانی هوا
storming تغییر ناگهانی هوا
storms تغییر ناگهانی هوا
transient موج ناگهانی در ولتاژ
transients موج ناگهانی در ولتاژ
panicking اضطراب و ترس ناگهانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com