Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
English
Persian
javelin throw
پرتاب نیزه
throwing the javelin
پرتاب نیزه
Search result with all words
javelin
زوبین پرتاب نیزه
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
finish crossover
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
hop step
طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
spear gun
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
spearfish
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfishing
ماهیگیری با پرتاب نیزه
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
Other Matches
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
poles
نیزه پرش با نیزه
pole
نیزه پرش با نیزه
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
darted
نیزه
darting
نیزه
shaft
نیزه
lances
نیزه
speared
نیزه
harpoons
نیزه
harpoon
نیزه
butt shaft
نیزه
shafts
نیزه
javelin
نیزه
spearing
نیزه
gavelock
نیزه
lancing
نیزه
lancer
نیزه زن
dart
نیزه
spear
نیزه
lance
نیزه
halbert
نیزه
pic
نیزه
lanced
نیزه
spears
نیزه
halberd
نیزه
spearman
نیزه انداز
barracuda
نیزه ماهی
sarissa
نیزه مقدونی
demilance
نیم نیزه
spear fisherman
ماهیگیر با نیزه
vault
پرش با نیزه
vaults
پرش با نیزه
spears
نیزه دار
spiculum
نوک نیزه
pike
نیزه زدن
spearman
نیزه دار
gaff
نیزه چنگک
lancing
ضربت نیزه
spearing
نیزه دار
pikestaff
چوب نیزه
lance
ضربت نیزه
lanced
ضربت نیزه
pole vault
پرش با نیزه
spear
نیزه دار
spiculum
نیزه کوچک
spearfisher
ماهیگیر با نیزه
barracudas
نیزه ماهی
job
سوخمه سر نیزه
vaulter
پرنده با نیزه
speared
نیزه دار
pole vaults
پرش با نیزه
lances
ضربت نیزه
spontoon
نیزه کوتاه
spearer
نیزه دار
jobs
سوخمه سر نیزه
green bone
نیزه ماهی
needle fish
نیزه ماهی
sea needle
نیزه ماهی
pole vaulter
پرنده با نیزه
marlin
نیزه ماهی
jaculator
نیزه انداز
jaculator
نیزه دار
javelin thrower
پرتابگر نیزه
javelineer
نیزه دار
lancelet
نیزه ماهی
lancer
نیزه دار
pole vaulting
پرش با نیزه
lancethrust
زخم نیزه
marlinespike
نیزه ماهی
gar
نیزه ماهی
gad
نیزه سنان
quarter staff
نیزه چوبی
fix bayonets
به نیزه فنگ نیزه فنگ
styliform
نیزه مانند
styloid
شبیه نیزه
marlinspike
نیزه ماهی
sword bayonet
سر نیزه دم دار
spearheaded
نوک نیزه
spearheading
نوک نیزه
spearhead
نوک نیزه
spearheads
نوک نیزه
pikestaff
دسته چوبی نیزه
fix bayonets
نیزه فنگ کردن
lancer
تشر زن نیزه انداز
jousts
نیزه بازی سواره
jousting
نیزه بازی سواره
joust
نیزه بازی سواره
jousted
نیزه بازی سواره
uhlan
سوار نیزه دار
lanceolate
نیزه مانند نیزهای
piker
سرباز نیزه دار
pkeman
سرباز نیزه دار
javelin
نیزه دستی سبک
ox goad
نیزه گاو رانی
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
jousted
نیزه بازی از روی زین
joust
نیزه بازی از روی زین
jousting
نیزه بازی از روی زین
styliferous
ستون دار نیزه مانند
tridentate
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
foin
فرو بردن شمشیر یا نیزه
jousts
نیزه بازی از روی زین
trident
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tilting yard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
tiltyard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
he ran the animal through
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
banderillero
عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
jumping event
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
gig
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
throwing line
نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
to tilt at the ring
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
leister
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
pike
نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
banderilla
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
crossbars
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbar
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
picador
عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
gigs
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
bindings
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
tilt
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
poles
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilts
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
pole
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilted
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
throwing
پرتاب
shy
پرتاب
shyer
پرتاب
launch
پرتاب
shyest
پرتاب
shying
پرتاب
launched
پرتاب
shies
پرتاب
launching
پرتاب
shoving
پرتاب
pitch
پرتاب
pitches
پرتاب
jaculation
پرتاب
shoved
پرتاب
toss
پرتاب
tossed
پرتاب
tosses
پرتاب
tossing
پرتاب
launches
پرتاب
shied
پرتاب
put
پرتاب
jetting
پرتاب
hurls
پرتاب
hurled
پرتاب
hurl
پرتاب
jetted
پرتاب
jets
پرتاب
throw
پرتاب
jet
پرتاب
puts
پرتاب
putting
پرتاب
throws
پرتاب
shoves
پرتاب
shove
پرتاب
detrusion
پرتاب
Lancet style
[سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
propellant
خرج پرتاب
propellants
خرج پرتاب
launcher
سکوی پرتاب
let fly
پرتاب کردن
lunger
پرتاب کننده
launching angle
زاویه پرتاب
launching site
محل پرتاب
jettison
پرتاب کردن
launcher
پرتاب کننده
fires
پرتاب راکت
charity line
خط پرتاب ازاد
skeet
پرتاب کردن
caster
پرتاب کننده
small ball
پرتاب بی حالت
bowshot
تیر پرتاب
base ejection
پرتاب شونده از ته
arm thrust
پرتاب دست
airball
پرتاب خطا
air extraction
پرتاب بار
aerial delivery
پرتاب هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com