Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (31 milliseconds)
English
Persian
shoot
پرتاب کردن گلوله
shoots
پرتاب کردن گلوله
Other Matches
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
delivery
پرتاب گلوله
deliveries
پرتاب گلوله
volley fire
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
powder charge
خرج پرتاب گلوله
muzzle wave
موج پرتاب گلوله
aeroballistics
فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
arbalest
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
delivers
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalist
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
ballistic
پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
deliver
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
lift off
جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
launched
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
ball
گلوله کردن
to round up
گلوله کردن
bullet-proof
ضد گلوله کردن
clew
گلوله کردن
jettisons
پرتاب کردن
pitch
پرتاب کردن
jettison
پرتاب کردن
pelted
پرتاب کردن
projected
پرتاب کردن
thrusting
پرتاب کردن
pelts
پرتاب کردن
unsling
پرتاب کردن
skeet
پرتاب کردن
thrusts
پرتاب کردن
project
پرتاب کردن
pitches
پرتاب کردن
jettisoning
پرتاب کردن
shoots
پرتاب کردن
projects
پرتاب کردن
thrust
پرتاب کردن
pelt
پرتاب کردن
jettisoned
پرتاب کردن
shoot
پرتاب کردن
foin
پرتاب کردن
jaculate
پرتاب کردن
let fly
پرتاب کردن
spot
مشاهده کردن گلوله ها
spots
مشاهده کردن گلوله ها
slug
گلوله باران کردن
slugged
گلوله باران کردن
cannonade
گلوله باران کردن
lack vt
با گلوله سوراخ کردن
slugs
گلوله باران کردن
shell off
گلوله باران کردن
discharge
خالی کردن گلوله
lob
باهستگی پرتاب کردن
lobbed
باهستگی پرتاب کردن
slings
زنجیردار پرتاب کردن
slinging
زنجیردار پرتاب کردن
sling
زنجیردار پرتاب کردن
triggered
پرتاب کردن فشنگ
trigger
پرتاب کردن فشنگ
jettison
پرتاب کردن به بیرون
spit
اب دهان پرتاب کردن
jettisoned
پرتاب کردن به بیرون
spits
اب دهان پرتاب کردن
unsling
از فلاخن پرتاب کردن
jettisoning
پرتاب کردن به بیرون
jettisons
پرتاب کردن به بیرون
to fire a torpedo
اژدری پرتاب کردن
to launch a torpedo
اژدری پرتاب کردن
triggers
پرتاب کردن فشنگ
launch a missile
موشک پرتاب کردن
jetting
بخارج پرتاب کردن
jet
بخارج پرتاب کردن
jetted
بخارج پرتاب کردن
projectable
قابل پرتاب کردن
castaways
پرتاب کردن وزنه
jets
بخارج پرتاب کردن
lobs
باهستگی پرتاب کردن
castaway
پرتاب کردن وزنه
lobbing
باهستگی پرتاب کردن
bombarding
بمباران کردن گلوله باران کردن
to wind up
کوک کردن اماده کردن گلوله
bombard
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards
بمباران کردن گلوله باران کردن
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
pash
بازور پرتاب کردن کوبیدن
upthrust
بطرف بالا پرتاب کردن
to roll a huge snowball
گلوله بزرگی از برف درست کردن
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
squish
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
shoved
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocketed
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slogging
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogs
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogged
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocket
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoving
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrockets
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoves
با زور پیش بردن پرتاب کردن
shove
با زور پیش بردن پرتاب کردن
slog
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocketing
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
stabilization
برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
windage
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
pitches
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
pitches
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitch
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurled
پرتاب کردن پرت کردن
hurl
پرتاب کردن پرت کردن
hurls
پرتاب کردن پرت کردن
shell
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
run-up
[start-up]
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
stand off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
water displacement
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
premature
عمل پیشرس پیش از وقت عمل کردن گلوله
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
round
گلوله
rounds
گلوله ها
roundest
گلوله
globe
گلوله
globes
گلوله
bullet
گلوله
gunshot
گلوله
cannon proof
ضد گلوله
projectile
گلوله
pellet
گلوله
cartridge
گلوله
cartridges
گلوله
gunshots
گلوله
bullets
گلوله
bullet-proof
ضد گلوله
shell proof
ضد گلوله
glomerule
گلوله رگ
shots
گلوله
clues
گلوله نخ
line shot
گلوله در خط
shot
گلوله
clue
گلوله نخ
fire ball
گلوله
ball
گلوله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com