Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
icebink
پرتگاه یخ درسواحل دریا
Other Matches
craggy
پرتگاه مانند پرتگاه دار
cragged
پرتگاه مانند پرتگاه دار
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
krantz
پرتگاه
headlands
پرتگاه
bluffs
پرتگاه
headland
پرتگاه
cliffs
پرتگاه
an abrupt place
پرتگاه
scaur
پرتگاه
crag
پرتگاه
crags
پرتگاه
bluff
پرتگاه
bluffed
پرتگاه
bluffing
پرتگاه
cliff
پرتگاه
downcome
پرتگاه
To the brind of a precipice .
تا لب پرتگاه
head land
پرتگاه
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
cliffy
پرتگاه دار
precipice
صخره پرتگاه
precipices
صخره پرتگاه
abrupt
پرتگاه دار
lin
ابشار پرتگاه
linn
ابشار پرتگاه
chasms
پرتگاه عظیم
chasm
پرتگاه عظیم
promontory
پرتگاه برامدگی
visual cliff
پرتگاه دیداری
escarpments
پرتگاه مصنوعی
promontories
پرتگاه برامدگی
escarpment
پرتگاه مصنوعی
sacrp
پرتگاه سرازیری تند
precipice
پرتگاه سراشیبی تند
precipices
پرتگاه سراشیبی تند
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mere
دریا
cuttlebone
کف دریا
sea foam
کف دریا
sea froth
کف دریا
sepiolite
کف دریا
d.j.'s locker
ته دریا
ground
کف دریا
overboard
در دریا
asea
در دریا
merest
دریا
cuttle bone
کف دریا
the wave
دریا
asea
به دریا
at sea
در دریا
benthos
ته دریا
acajou
دریا
waterscape
اب دریا
the deep
دریا
floods
رو د دریا
flooded
رو د دریا
flood
رو د دریا
the blue
دریا
main
دریا
bree
دریا
seabed
کف دریا
ocean foam
کف آب دریا
high water line
خط مد دریا
meerschaum
کف دریا
holm
دریا
saltwater
اب دریا
meerscham
کف دریا
high water
مد دریا
high tides
مد دریا
seas
دریا
sea foam
کف آب دریا
high tide
مد دریا
sea
دریا
on the sea
دریا
channel
دریا
channeled
دریا
spume
کف آب دریا
beach foam
کف آب دریا
lough
اب دریا
sea bed
کف دریا
channels
دریا
channelled
دریا
channeling
دریا
ocean bound
رهشپار دریا
voyages
سفر دریا
voyage
سفر دریا
man overboard
ادم به دریا
sea state
وضعیت دریا
sailors
دریا نورد
seapuss
گرداب دریا
seagirt
محاط دریا
foreshores
کنار دریا
seagoer
دریا نورد
shipman
دریا نورد
seagoing
دریا پیما
seaward
بسوی دریا
marooner
دریا زن غارتگر
seagoing
دریا نورد
seafolk
دریا نوردان
marine transgression
پیشروی دریا
mal de mer
ناخوشی دریا
outbound
رهسپار دریا
maldemer
ناخوشی دریا
naval aviation
هوا دریا
anchor ice
یخهای کف دریا
sea anchor
لنگر دریا
sea state
حالت دریا
sea bed
بستر دریا
sea board
کناره دریا
sea born
زاده دریا
dead in the water
متوقف در دریا
sea sickness
دریا گرفتگی
sea shore
کرانه دریا
sea purse
گرداب دریا
sea coast
کرانه دریا
datum level
سطح اب دریا
davy jones
جنی دریا
sea girt
دریا بست
sea coast
ساحل دریا
sea duty
خدمت دریا
heave of the sea
زورخیزاب دریا
holding ground
گیرایی کف دریا
sailer
دریا نورد
on shore winds
دریا باد
out bound
رهسپار دریا
oversea
انطرف دریا
seacraft
دریا نوردی
seacoast
دریا کنار
bay salt
نمک دریا
seacoast
ساحل دریا
pelagic
ساکن دریا
bottom bounce
انعکاس از کف دریا
poseidon
خدای دریا
seaborne
دریا برد
sea water damage
خسارت اب دریا
by sea
ازراه دریا
by water
از راه دریا
chlorinity
غلظت اب دریا
sea cock
شیر دریا
sea going
باب دریا
waterside
کنار دریا
seascape
دورنمای دریا
ranges
حدودجذر و مد دریا
ranged
حدودجذر و مد دریا
range
حدودجذر و مد دریا
mares
تاریکی دریا
mare
تاریکی دریا
seaports
دریا بندر
seaports
بندرساحلی دریا
shore
کنار دریا
shore
ساحل دریا
seaport
دریا بندر
seabird
مرغ دریا
seabirds
مرغ دریا
seahorse
اسب دریا
seahorses
اسب دریا
surface-to-air
دریا به هوا
cog in the machine
<idiom>
قطرهای از دریا
shores
ساحل دریا
shores
کنار دریا
seaport
بندرساحلی دریا
seastrand
دریا کنار
sea breeze
نسیم دریا
seashores
ساحل دریا
seashore
ساحل دریا
sea level
سطح دریا
low water
پس رفت اب دریا
high water
دریا درحال مد
passages
دریا کرایه
passage
دریا کرایه
sea breezes
نسیم دریا
seascapes
دورنمای دریا
seaside
دریا کنار
deep-sea
ژرف دریا
high tides
حداکثر مد دریا
seafarer
دریا نورد
high tide
حداکثر مد دریا
adventure
دل به دریا زدن
risk
دل به دریا زدن
seaboards
کرانه دریا
seaboard
کرانه دریا
seafarers
دریا نورد
thalassophobia
دریا هراسی
the lid of a kettle
دریا سر کتلی
seaworthy
اماده دریا
sand
شن کرانه دریا
sands
شن کرانه دریا
the sea was lulled
دریا ساکت شد
sailor
دریا نورد
shipper
دریا نورد
coast
کنار دریا
coasts
کنار دریا
strand
کنار دریا
strands
کنار دریا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com