Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
payment in full
پرداخت تمام
Search result with all words
finish
تمام شدن پرداخت رنگ وروغن
finishes
تمام شدن پرداخت رنگ وروغن
Other Matches
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates
تمام شدن تمام کردن
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panoramas
تمام نما اینه تمام نما
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama
تمام نما اینه تمام نما
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
refunded
پس پرداخت
payment
پرداخت
refunds
پس پرداخت
refunding
پس پرداخت
bleaching
پرداخت
payments
پرداخت
finishing
پرداخت
refund
پس پرداخت
discharging
پرداخت
glaze
پرداخت
discharge
پرداخت
discharges
پرداخت
pt
پرداخت
pay
پرداخت
paying
پرداخت
pays
پرداخت
settlements
پرداخت
glazes
پرداخت
disbursement
پرداخت
polishes
پرداخت
finishes
پرداخت
rendering
پرداخت
renderings
پرداخت
expenditure
پرداخت
remitment
پرداخت
finish
پرداخت
polish
پرداخت
settlement
پرداخت
defrayal
پرداخت
burnisher
پرداخت گر
lustreer
پرداخت
making good
پرداخت
refinishing
پرداخت
trim
پرداخت
glosser
پرداخت گر
furbisher
پرداخت گر
outlay
پرداخت
finishing touches
پرداخت
disbursing
پرداخت کردن
burnish
پرداخت کردن
disbursing
پرداخت خرج
disburses
پرداخت کردن
disburses
پرداخت خرج
disbursed
پرداخت کردن
disbursed
پرداخت خرج
tumble
پرداخت کردن
disburse
پرداخت خرج
smoothing plane
رنده پرداخت
spot cash
پرداخت نقدی
d. note
درخواست پرداخت
dishonouring
خودداری از پرداخت
dishonoured
خودداری از پرداخت
dishonour
خودداری از پرداخت
dishonours
خودداری از پرداخت
dishonors
خودداری از پرداخت
dishonoring
خودداری از پرداخت
dishonored
خودداری از پرداخت
finances
پرداخت هزینه
financed
پرداخت هزینه
finance
پرداخت هزینه
casual payment
پیش پرداخت
burnishes
پرداخت کردن
settlement terms
شرایط پرداخت
financing
پرداخت هزینه
overpayment
پرداخت اضافی
disburse
پرداخت کردن
date of maturity
موعد پرداخت
date of payment
موعد پرداخت
never-never
پرداخت قسطی
settlement
تسویه پرداخت
furbishing
پرداخت کردن
diamond polishing
پرداخت الماسی
furbishes
پرداخت کردن
furbished
پرداخت کردن
furbish
پرداخت کردن
reimbursements
پرداخت جبرانی
reimbursements
باز پرداخت
reimbursement
پرداخت جبرانی
reimbursement
باز پرداخت
bonuses
پرداخت اضافی
bonus
پرداخت اضافی
settlements
تصفیه پرداخت
settlements
تسویه پرداخت
planish
پرداخت کردن
unpolished
پرداخت نشده
demand for payment
تقاضای پرداخت
finisher
پرداخت کننده
final payment
پرداخت نهایی
terms of payment
شرایط پرداخت
the d. of a debt
پرداخت بدهی
liability
دیون پرداخت
liabilities
دیون پرداخت
deferred payment
پرداخت معوق
deferred payment
پرداخت اتی
to finish off
پرداخت کردن
buffer
پرداخت کردن
earnest money
پیش پرداخت
instalments
پرداخت قسطی
instalment
پرداخت قسطی
installments
پرداخت قسطی
settlement
تصفیه پرداخت
by payment
از طریق پرداخت
payable at sight
پرداخت دیداری
lump sum payment
پرداخت یکجا
lump sum payment
پرداخت نقدی
payment by instalments
پرداخت به اقساط
payment in advance
پیش پرداخت
payment in due cource
پرداخت به موقع
advance payment
پیش پرداخت
renditions
پرداخت تحویل
rendition
پرداخت تحویل
remittances
پرداخت تادیه
remittance
پرداخت تادیه
payment in full
پرداخت کامل
burnishing
پرداخت کاری
payment in kind
پرداخت جنسی
payees
پرداخت شونده
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
monthly payment
پرداخت ماهانه
payer
پرداخت کننده
subscription
تعهد پرداخت
subscriptions
تعهد پرداخت
pay off
پرداخت کردن
part payment
پرداخت اقساطی
on account payment
پیش پرداخت
non payment
عدم پرداخت
money back
تضمین پرداخت
unpaid
پرداخت نشده
paid
پرداخت شده
payee
پرداخت شونده
outstandingly
پرداخت نشده
outstanding
پرداخت نشده
indemnification
پرداخت غرامت
reimbursable
قابل پرداخت
remittable
قابل پرداخت
annual payment
پرداخت سالیانه
remittal
گذشت پرداخت
remitter
پرداخت کننده
payment in kind
پرداخت غیرنقدی
finishes
پرداخت کار
imprest
پیش پرداخت
average payment
پرداخت متوسط
finish
پرداخت کار
back freigt
پرداخت کرایه
scours
پرداخت کردن
scoured
پرداخت کردن
scour
پرداخت کردن
tumbles
پرداخت کردن
bilk
گذاشتن از پرداخت
punctual payment
پرداخت در سر وعده
prompt payment
پرداخت فوری
payment stopped
توقف پرداخت
payment terms
شرایط پرداخت
advice note
دستورپیش پرداخت
interim financing
پرداخت موقت
payor
پرداخت کننده
period of grace
مهلت پرداخت
planishing tool
ابزار پرداخت
pre paid
پیش پرداخت
lustre
صیقل پرداخت
pre payment
پیش پرداخت
prepayment
پیش پرداخت
payment by installments
پرداخت قسطی
installment payment
پرداخت قسطی
prest
پیش پرداخت
progress payments
پرداخت تدریجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com