Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
angle grinder
پرداخت کننده زاویهای
Other Matches
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
angular parallax
تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
payer
پرداخت کننده
finisher
پرداخت کننده
payor
پرداخت کننده
remitter
پرداخت کننده
cash dispenser
پرداخت کننده پول
cash dispensers
پرداخت کننده پول
paying bank
بانک پرداخت کننده
asphalt finisher
پرداخت کننده اسفالت
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
hire purchase
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
hard chine
خن زاویهای
trigonous
سه زاویهای
triangulate
سه زاویهای
angular
زاویهای
elongation
فاصله زاویهای
angular velocity
تندی زاویهای
angular parallax
پارالاکس زاویهای
angular velocity
سرعت زاویهای
cover an angle
زاویهای را بستن
distortions
کرنش زاویهای
angle strain
کشیدگی زاویهای
angular distance
فاصله زاویهای
distortion
کرنش زاویهای
angle milling cutter
فرزکننده زاویهای
angular correlation
همبستگی زاویهای
angular frequency
فرکانس زاویهای
angular frequency
بسامد زاویهای
angular distribution
توزیع زاویهای
angular displacement
جابجایی زاویهای
angular displacement
اختلاف زاویهای
angular diameter
قطر زاویهای
angular momentum
مقدارحرکت زاویهای
angle strain
کرنش زاویهای
angular travel
حرکت زاویهای
angular acceleration
شتاب زاویهای
angular acceleratin
شتاب زاویهای
radian frequency
فرکانس زاویهای
angular speed
سرعت زاویهای
angular momentum
تکانه زاویهای
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
angular probability distribution
توزیع زاویهای احتمال
decagon
شکل ده ضلعی و ده زاویهای
angular kinematics
حرکت شناسی زاویهای
angular deformation
تغییر شکل زاویهای
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
angular velocity
سرعت زاویهای رهایی بمب
spin angular momentum
اندازه حرکت زاویهای اسپینی
turn
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turns
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
spin angular momentum
اندازه حرکت زاویهای اسپین
angular variability
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
declination
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
gyro
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
slanted
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
tabbed flap
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
timing disc
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
discharge
پرداخت
bleaching
پرداخت
refinishing
پرداخت
making good
پرداخت
defrayal
پرداخت
glosser
پرداخت گر
discharges
پرداخت
polish
پرداخت
pay
پرداخت
paying
پرداخت
pays
پرداخت
lustreer
پرداخت
pt
پرداخت
settlements
پرداخت
rendering
پرداخت
renderings
پرداخت
finishing
پرداخت
payments
پرداخت
polishes
پرداخت
trim
پرداخت
settlement
پرداخت
payment
پرداخت
remitment
پرداخت
finish
پرداخت
finishing touches
پرداخت
finishes
پرداخت
glazes
پرداخت
glaze
پرداخت
furbisher
پرداخت گر
outlay
پرداخت
burnisher
پرداخت گر
refunding
پس پرداخت
discharging
پرداخت
expenditure
پرداخت
refunds
پس پرداخت
refund
پس پرداخت
refunded
پس پرداخت
disbursement
پرداخت
planishing tool
ابزار پرداخت
financing
پرداخت هزینه
pays
وابسته به پرداخت
dishonoring
خودداری از پرداخت
paying
پرداخت کردن
paying
وابسته به پرداخت
dishonors
خودداری از پرداخت
pay
پرداخت کردن
dishonour
خودداری از پرداخت
pay
وابسته به پرداخت
dishonoured
خودداری از پرداخت
dishonouring
خودداری از پرداخت
settlement
تصفیه پرداخت
settlements
تسویه پرداخت
burnish
پرداخت کردن
settlement
تسویه پرداخت
subscriptions
تعهد پرداخت
monthly payment
پرداخت ماهانه
money back
تضمین پرداخت
never-never
پرداخت قسطی
planish
پرداخت کردن
finance
پرداخت هزینه
financed
پرداخت هزینه
finances
پرداخت هزینه
burnishes
پرداخت کردن
pays
پرداخت کردن
dishonored
خودداری از پرداخت
pre paid
پیش پرداخت
pre payment
پیش پرداخت
punctual payment
پرداخت در سر وعده
final payment
پرداخت نهایی
prompt payment
پرداخت فوری
progress payments
پرداخت تدریجی
payroll
سیاهه پرداخت
prest
پیش پرداخت
lustre
صیقل پرداخت
imprest
پیش پرداخت
shear
پرداخت فرش
finishes
پرداخت کار
dishonours
خودداری از پرداخت
tumble
پرداخت کردن
tumbled
پرداخت کردن
tumbles
پرداخت کردن
scour
پرداخت کردن
scoured
پرداخت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com