English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
Search result with all words
deferred addressing آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
Other Matches
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
dasd Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
directed مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
random access دستیابی مستقیم
direct access دستیابی مستقیم
direct access method روش دستیابی مستقیم
direct memory access دستیابی مستقیم به حافظه
direct processing پردازش مستقیم
random access memory حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
basic direct access method روش دستیابی مستقیم اساسی
dynamic random access memory حافظه دستیابی مستقیم پویا
direct memory access channel کانال دستیابی مستقیم به حافظه
dram حافظه دستیابی مستقیم پویا
static random access memory حافظه دستیابی مستقیم ایستا
drams حافظه دستیابی مستقیم پویا
dma دستیابی مستقیم به حافظه Access emory
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
dmac Direct کانال دستیابی حافظه مستقیم Channel Access emory
DDE دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
bdam Access Direct Basic روش دستیابی مستقیم اساسی ethod
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
queues صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queued صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
queue صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queueing صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
qsam صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
ramdrive.sys در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
addressing محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
managers برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
instantaneous access زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
ram حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
photocomposition کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
direct fire sights زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
accessed دستیابی
access code کد دستیابی
access دستیابی
accessing دستیابی
accesses دستیابی
straightest مستقیم
straight مستقیم
on line مستقیم
straighter مستقیم
straight line خط مستقیم
straight line code کد مستقیم
straight line مستقیم
straight line code کد خط مستقیم
straightish مستقیم
first-hand مستقیم
leveled مستقیم
levelled مستقیم
levels مستقیم
upstanding مستقیم
attributive مستقیم
direct <adj.> مستقیم
beeline خط مستقیم
directed مستقیم
level مستقیم
bee line خط مستقیم
directs مستقیم
unintermediate <adj.> مستقیم
righting مستقیم
righted مستقیم
right مستقیم
firsthand مستقیم
immediate access دستیابی صریح
keyed access دستیابی کلیدی
near random دستیابی تقریباتصادفی
multiple access دستیابی چندگانه
sequential access دستیابی ترتیبی
entrance gallery دالان دستیابی
serial access دستیابی پیاپی
selective access دستیابی گزیده
fast access با دستیابی سریع
serial access دستیابی نوبتی
rapid access با دستیابی سریع
direct access دستیابی مسقیم
serial access دستیابی سری
random access دستیابی تصادفی
parallel access دستیابی موازی
accessible دستیابی پذیر
comeback دستیابی مجدد
access point نقطه دستیابی
access time زمان دستیابی
access well چاه دستیابی
adit تونل دستیابی
channel access دستیابی کانال
btam روش دستیابی به
access method روش دستیابی
basics مین دستیابی
access arm بازوی دستیابی
basic مین دستیابی
comebacks دستیابی مجدد
access mode باب دستیابی
access gallery راه رو دستیابی
access control کنترل دستیابی
access code رمز دستیابی
access hole شکاف دستیابی
security پیش از دستیابی
access gallery دالان دستیابی
wall pass پاس مستقیم
backstair غیر مستقیم
direct coupling کوپلینگ مستقیم
direct address نشانی مستقیم
as the crow files بخط مستقیم
direct damage ضرر مستقیم
ambagious غیر مستقیم
airline خط مستقیم هوایی
airlines خط مستقیم هوایی
direct dye رنگینه مستقیم
visual fire تیر مستقیم
direct coupling جفتگری مستقیم
d.c جریان مستقیم
direct address آدرس مستقیم
d.c. جریان مستقیم
uncurl مستقیم شدن
direct aggression پرخاشگری مستقیم
close supervision نظارت مستقیم
proximate cause علت مستقیم
proximate بیفاصله مستقیم
hotter خط تلفن مستقیم
video disk دسترسی مستقیم
direct control کنترل مستقیم
direct conversion تبدیل مستقیم
direct cost هزینه مستقیم
direct file فایل مستقیم
direct file پرونده مستقیم
Go straight ahead. مستقیم بروید.
dressing مستقیم کنی
dressings مستقیم کنی
on line help کمک مستقیم
direct hits اصابت مستقیم
air line خط مستقیم هوایی
direct hit اصابت مستقیم
line storm طوفان مستقیم
aright مستقیم مستقیما
forward resistance مقاومت مستقیم
forward voltage ولتاژ مستقیم
direct object مفعول مستقیم
hottest خط تلفن مستقیم
straight position فرم مستقیم
direct fire اتش مستقیم
positive relation رابطه مستقیم
direct fire تیر مستقیم
highroad صراط مستقیم
highroads صراط مستقیم
direct labour دستمزد مستقیم
direct lighting روشنایی مستقیم
direct load بارگذاری مستقیم
directness مستقیم بودن
direct material مواد مستقیم
direct selection انتخاب مستقیم
direct selling فروش مستقیم
direct support پشتیبانی مستقیم
direct support کمک مستقیم
hot خط تلفن مستقیم
uniaxial bending خمش مستقیم
straightest قسمت مستقیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com