| Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| edp |
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| edp |
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی |
| processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
| electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
| electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
| electronic |
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر |
image |
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر] |
images |
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر |
| analog |
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند |
| analogues |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
| analogue |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
| picocomputer |
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد |
| nanocomputer |
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد |
| electronically |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
| gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
| fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| raw |
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود |
| photocomposition |
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد |
| centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
| homing guidance |
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی |
| postprocessor |
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است |
| backing |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
| batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
| initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| bureau |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
| bureaus |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
| receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
| onion skin language |
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند |
| control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
| dp |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
| overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
| technologies |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| technology |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| motorola |
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh |
| generals |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| general |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
| whiter |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
| white |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
| whitest |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
| logical |
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد |
| flashes |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
| flash |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
| flashed |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
| logs |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
| log |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
| refreshes |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
| refreshed |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
| refresh |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
| dedicated |
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست |
| pos |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند |
| transaction |
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند |
| pictured |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| pictures |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| picturing |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| picture |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| job |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| jobs |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
| electronic |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و... |
| asynchronous |
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد |
| interactive video |
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند |
| macwrite |
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است |
| electronic |
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی |
| prom |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
| proms |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
| massaging |
پردازش داده |
| massages |
پردازش داده |
| massage |
پردازش داده |
| data processing |
پردازش داده ها |
| massaged |
پردازش داده |
| upward compatible |
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت |
| duplex |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
| serials |
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |
| office of the future |
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد |
| duplexes |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
| serial |
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |
| data processing manager |
مدیر پردازش داده |
| scientific data processing |
پردازش داده علمی |
| mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |
| data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
| data processing management |
مدیریت پردازش داده |
| data processing system |
سیستم پردازش داده |
| ddp |
پردازش داده توزیعی |
| idp |
پردازش داده مجتمع |
| adp |
پردازش داده اتوماتیک |
| adp |
پردازش داده خودکار |
| data file processing |
پردازش فایل داده |
| automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
| data processing technology |
تکنولوژی پردازش داده |
| data processing center |
مرکز پردازش داده |
| decentralized data processing |
پردازش داده نامتمرکز |
| integrated data processing |
پردازش داده مجتمع |
| TDS |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد |
| flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
communication |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
| preconditions |
جایدهی داده پیش از پردازش |
| data processing management association |
انجمن مدیریت پردازش داده |
| precondition |
جایدهی داده پیش از پردازش |
| data processing curriculum |
دوره تحصیلات پردازش داده |
| teleprocessing |
پردازش داده از راه دور |
| automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
| adp |
پردازش داده توسط کامپیوتر |
| distributed data processing |
پردازش داده توزیع شده |
| dp |
Processing Data پردازش داده |
| input |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
| inputted |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
| volatile |
حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود |
| prestore |
ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش |
| telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
| generals |
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن |
| general |
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن |
| capturing |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
| captures |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
| capture |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
| microsoft |
اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز |
| outputs |
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر. |
| output |
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر. |
| preprocess |
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده |
| cdp |
Processing Data Certificationin گواهی پردازش داده |
communication |
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند |
| data leakage |
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری |
| interactive |
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند |
| proxy server |
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است |
| spillages |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
| spillage |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
fielded |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
| fields |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
| field |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
| MCA |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA |
| flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| demand |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| demands |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| demanded |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| protocol |
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد |
| pointer |
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است |
| protocols |
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد |
| ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
| pointers |
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است |
| fosdic |
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم |
| Micro Channel Architecture |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
immediate |
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون |
| reduce |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
| reduces |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
| electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
| reducing |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
| decentralized data processing |
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی |
| edp |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
| preprocessor |
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند |
| interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
| interfaces |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| interface |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
| postprocessor |
ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند |
| store |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
| query |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| queried |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| storing |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
| querying |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| queries |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| storage |
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند |
| mdr |
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند |
| variable |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
| variables |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
| normalising |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
| privilege |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
| i/o |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد |
| normalizes |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
| normalize |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
| normalised |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
| normalises |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
| milk disk |
دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد |
| registering |
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است |
| lisped |
زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود |
| registers |
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است |
| lisping |
زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود |
| lisp |
زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود |
| lisps |
زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود |
| SDR |
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند |
| register |
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است |
| bulletin board system |
پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است |
| storing |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
| data integrety |
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها |
| mediums |
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد |
| medium |
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد |
| processor |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
| store |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |