English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
background processing پردازش زمینهای
Other Matches
utilized and unutilized lands زمینهای دائروبائر
background program برنامه زمینهای
background reflection بازتاب زمینهای
background program برنامه پس زمینهای
arable lands زمینهای زراعی
tidal flats زمینهای ابگیر
continuous background radiation تابش زمینهای پیوسته
undulating terrains زمینهای موج دار
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
freeboard حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
solon chak خاک شوره زار زمینهای بایر
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
photocomposition کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
robotics زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
ignisfatuus روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
post processing پس پردازش
batch processing پردازش دستهای
preprocessing پیش پردازش
continuous processing پردازش پیوسته
preprocessor پیش پردازش
information processing پردازش اطلاعات
file processing پردازش فایل
document processing پردازش مدرک
list processing پردازش لیست
direct processing پردازش مستقیم
simultaneous processing پردازش همزمان
parallel processing پردازش موازی
concurrent processing پردازش همزمان
command processing پردازش دستورالعمل
distrubuted processing پردازش توزیعی
image processing پردازش تصویر
data processing پردازش داده ها
stacked job processing پردازش پشته یی
processes پردازش کردن
teleprocessing پردازش از دور
text processing پردازش متن
word processing پردازش کلمه
transaction oriented processing پردازش تغییرگرا
massaging پردازش داده
massages پردازش داده
massaged پردازش داده
massage پردازش داده
process پردازش کردن
serial processing پردازش سری
priority processing پردازش اولیه
processing program برنامه پردازش
processing symbol علامت پردازش
processing unit واحد پردازش
random probing پردازش تصادفی
random processing پردازش تصادفی
real time processing پردازش بلادرنگ
running in parallel پردازش موازی
serial processing پردازش نوبتی
picture processing پردازش تصویری
sequential processing پردازش ترتیبی
data processing manager مدیر پردازش داده
data file processing پردازش فایل داده
lisps لیسپ پردازش لیست
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
foreground processing پردازش پیش صحنی
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
administrative data processing پردازش دادههای اداری
lisping لیسپ پردازش لیست
lisped لیسپ پردازش لیست
idp پردازش داده مجتمع
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
central processing unit واحد پردازش مرکزی
wps انجمن پردازش کلمه
adp پردازش داده اتوماتیک
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
ddp پردازش داده توزیعی
data processing management مدیریت پردازش داده
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
demand processing پردازش بر اساس نیاز
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
data processing system سیستم پردازش داده
adp پردازش داده خودکار
data processing cycle چرخه پردازش داده
data processing center مرکز پردازش داده
lisp لیسپ پردازش لیست
remote processing پردازش از راه دور
unit central processing واحد پردازش مرکزی
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
integrated data processing پردازش داده مجتمع
multiprocessing پردازش چند گانه
tp پردازش از راه دور
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
teleprocessing پردازش از راه دور
multiple job processing پردازش چند کاره
string processing languages زبانهای پردازش رشته
sort merge program پردازش تعمیم یافته
natural language processing پردازش زبان طبیعی
scientific data processing پردازش داده علمی
word processing center مرکز پردازش کلمه
word processing operator متصدی پردازش کلمه
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
word processing society انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
word processing program برنامه پردازش کلمه
word processing system سیستم پردازش کلمه
wp Processing Word پردازش کلمه
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
preconditions جایدهی داده پیش از پردازش
dispersed data processing پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
adp پردازش داده توسط کامپیوتر
precondition جایدهی داده پیش از پردازش
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
document پردازش متن توسط کامپیوتر
job یک واحد پردازش درون یک کار
jobs یک واحد پردازش درون یک کار
documented پردازش متن توسط کامپیوتر
documenting پردازش متن توسط کامپیوتر
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
ipai انجمن پردازش اطلاعات اسرائیل
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
raw در وضعیت اصلی یا پردازش نشده
dp Processing Data پردازش داده
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
teleprocessing پردازش داده از راه دور
interfaces واسط واحد پردازش و باس IEEE
degradation کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
job شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
available بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
jobs کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
prestore ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش
bureau ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
job کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
afips اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
scheduling مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
GI انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GIs انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
bureaus ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
telematics واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
jobs شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
international federation فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
logical یری توان پردازش موتور واسط
multimedia پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
HTTPD وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
memory sniffing ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
ifip فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
targetting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
underscore دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
underscored دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
task ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
underline دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
underlined دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
underlines دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
edp پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
home امور مالی شخصی و پردازش کلمه است
homes امور مالی شخصی و پردازش کلمه است
transmitter وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
transmitters وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
targetted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
ifips اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
analogues کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogue کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
informatics دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
tasks ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
underscoring دستور پردازش لغت زیر متن خط می کشد
output داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
interrupt ذخیره سازی وقفه ها در صف و پردازش طبق اولویت
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
cpu Unit Processing Central واحد پردازش مرکزی
cdp Processing Data Certificationin گواهی پردازش داده
cps تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machined عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
analog کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
job مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
machines عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com