English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
Other Matches
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
service industries فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service bureau دفتر خدماتی موسسه خدماتی
operating strenght پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
servicer خدماتی
service contract قرارداد خدماتی
service bureau اداره خدماتی
service occupations مشاغل خدماتی
service program برنامه خدماتی
after sales service سرویس خدماتی
sevice routine روال خدماتی
service craft ناوهای خدماتی دریایی
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
service echelon رده اداری و خدماتی
service force یکان خدماتی دریایی
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
staff پرسنل
staffs پرسنل
personnel پرسنل
staffed پرسنل
cadre پرسنل پیمانی
intransit strenth پرسنل سیال
complement پرسنل سازمانی
complemented پرسنل سازمانی
ship's company پرسنل ناو
complementing پرسنل سازمانی
crewing پرسنل ناو
complements پرسنل سازمانی
crewed پرسنل ناو
trooping پرسنل دار
trooped پرسنل دار
troop پرسنل دار
crew پرسنل ناو
personnel officer افسر پرسنل
permanent party پرسنل دایمی
turout تجمع پرسنل
all hands کلیه پرسنل
crews پرسنل ناو
operations personal پرسنل عملیات
adjutant general دایره پرسنل
cadres پرسنل پیمانی
shipmate پرسنل هم ناو
operating personnel پرسنل فعال
ration method روش تغذیه پرسنل
evacuee پرسنل تخلیه شده
service number شماره خدمتی پرسنل
staffed پرسنل ستاد ستادی
staff پرسنل ستاد ستادی
turout جمع شدن پرسنل
staffs پرسنل ستاد ستادی
regular پرسنل کادر منظم
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
administrative acceptees پرسنل پذیرفته شده
lag rate میزان کسری پرسنل
nonoperating strength پرسنل غیر فعال
proceed time زمان انتقال پرسنل
military pay order لیست حقوقی پرسنل
evacuees پرسنل تخلیه شده
regulars پرسنل کادر منظم
carreer personnel پرسنل کادر ثابت
quarters محل اسایشگاه پرسنل
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
blind بدون دید مستقیم پرسنل
blinded بدون دید مستقیم پرسنل
blinds بدون دید مستقیم پرسنل
enlisted personnel پرسنل سرباز و درجه دار
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
transport area منطقه حمل و نقل پرسنل
safeguards مامور حفافت پرسنل و یا اموال
release denial جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
reimbursable personnel پرسنل حقوق بگیر نظامی
registrant پرسنل ثبت نام کننده
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
retrofit action بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
safeguarding مامور حفافت پرسنل و یا اموال
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
safeguarded مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard مامور حفافت پرسنل و یا اموال
sending state کشور اعزام کننده پرسنل
battlefield evacuation تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net تور پیاده شدن پرسنل
debarkation net پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
administrative acceptees پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
rest and recuperation عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stage سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
manning the rail گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
staged crews پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
bareboat charter ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
rail loading سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
dispatch route جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
campound پایگاه
sites پایگاه
aboard در پایگاه
status پایگاه
platform پایگاه
post- پایگاه
lodgment or lodge پایگاه
platforms پایگاه
sited پایگاه
site پایگاه
post پایگاه
posted پایگاه
stationed پایگاه
station پایگاه
stations پایگاه
posts پایگاه
height of site ارتفاع پایگاه
hardened site پایگاه مقاوم
advance base پایگاه جلو
home port پایگاه اصلی
achieved status پایگاه اکتسابی
knowledge base پایگاه معلومات
knowledge base پایگاه دانش
knowledge base پایگاه اگاهی
landing site پایگاه فرود
home port پایگاه مادر
air force base پایگاه هوایی
automatic take تغییر پایگاه
encampments اردو پایگاه
outposts پایگاه مرزی
space stations پایگاه فضایی
outpost پایگاه مرزی
defense base پایگاه دفاعی
data banks پایگاه داده ها
data banks پایگاه داده
data bank پایگاه داده ها
data bank پایگاه داده
air base پایگاه هوایی
air bases پایگاه هوایی
filbert base پایگاه فریبنده
filbert base پایگاه دروغین
encampment اردو پایگاه
space station پایگاه فضایی
base command فرماندهی پایگاه
base development تهیه پایگاه
database پایگاه داده ها
base development ساختن پایگاه
databases پایگاه داده ها
base map نقشه پایگاه
space platform پایگاه فضایی
defense base پایگاه پدافندی
social status پایگاه اجتماعی
base of operations پایگاه عملیات
battle station پایگاه رزمی
battle station پایگاه جنگی
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
class status پایگاه طبقهای
naval station پایگاه دریایی
data base پایگاه داده ها
spaceport پایگاه فضایی
professional status پایگاه حرفهای
naval base پایگاه دریایی
vacation camp [American E] پایگاه تابستانی
base camp پایگاه مبنا
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com