Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
airman
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
Other Matches
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air tropping
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
staged crews
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
air forces
نیروی هوایی
air force
نیروی هوایی
air command
فرماندهی نیروی هوایی
airmen
سرباز نیروی هوایی
fly boy
عضو نیروی هوایی
air force base
پایگاه نیروی هوایی
airman
سرباز نیروی هوایی
air police
دژبان نیروی هوایی
tactical air force
نیروی هوایی تاکتیکی
flight surgeon
افسر پزشک نیروی هوایی
tactical air commander
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
RAF
مخفف نیروی هوایی پادشاهی
U.S.A.F
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
airman basic
سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
reflex force
نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
operating strenght
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
sagging
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
balloonist
هوانورد
aivatrix
زن هوانورد
aeronaut
هوانورد
aviator
هوانورد
aviators
هوانورد
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
tactical air
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
staffs
پرسنل
staffed
پرسنل
staff
پرسنل
personnel
پرسنل
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
cadre
پرسنل پیمانی
shipmate
پرسنل هم ناو
turout
تجمع پرسنل
intransit strenth
پرسنل سیال
ship's company
پرسنل ناو
personnel officer
افسر پرسنل
complement
پرسنل سازمانی
cadres
پرسنل پیمانی
crewing
پرسنل ناو
trooping
پرسنل دار
crewed
پرسنل ناو
trooped
پرسنل دار
adjutant general
دایره پرسنل
crew
پرسنل ناو
operations personal
پرسنل عملیات
operating personnel
پرسنل فعال
troop
پرسنل دار
all hands
کلیه پرسنل
permanent party
پرسنل دایمی
complements
پرسنل سازمانی
complementing
پرسنل سازمانی
complemented
پرسنل سازمانی
crews
پرسنل ناو
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
regulars
پرسنل کادر منظم
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
proceed time
زمان انتقال پرسنل
service number
شماره خدمتی پرسنل
regular
پرسنل کادر منظم
nonoperating strength
پرسنل غیر فعال
evacuees
پرسنل تخلیه شده
lag rate
میزان کسری پرسنل
ration method
روش تغذیه پرسنل
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
staffs
پرسنل ستاد ستادی
staffed
پرسنل ستاد ستادی
staff
پرسنل ستاد ستادی
administrative acceptees
پرسنل پذیرفته شده
quarters
محل اسایشگاه پرسنل
carreer personnel
پرسنل کادر ثابت
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
evacuee
پرسنل تخلیه شده
military pay order
لیست حقوقی پرسنل
turout
جمع شدن پرسنل
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
overhead personnel
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
replacement factor
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
reimbursable personnel
پرسنل حقوق بگیر نظامی
battlefield evacuation
تخلیه پرسنل اسیب دیده
safeguards
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
debarkation net
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
enlisted personnel
پرسنل سرباز و درجه دار
debarkation net
تور پیاده شدن پرسنل
transport area
منطقه حمل و نقل پرسنل
retrofit action
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
sending state
کشور اعزام کننده پرسنل
release denial
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
blinds
بدون دید مستقیم پرسنل
blinded
بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarding
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blind
بدون دید مستقیم پرسنل
registrant
پرسنل ثبت نام کننده
safeguarded
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
administrative acceptees
پرسنل قبول شده از نظر اداری
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantining
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
stage
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
rest and recuperation
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
stages
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
blockhouse
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
rail loading
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
manning the rail
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
bareboat charter
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com