English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (6 milliseconds)
English Persian
queried پرس و جو سوال
queries پرس و جو سوال
query پرس و جو سوال
querying پرس و جو سوال
Search result with all words
answer پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer پاسخ به یک سوال
answered پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered پاسخ به یک سوال
answering پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering پاسخ به یک سوال
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers پاسخ به یک سوال
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
question mark علامت سوال
question marks علامت سوال
questionable قابل سوال
questionable سوال برانگیز مشکوک
litanies مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
litany مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
questioner سوال کننده
questioners سوال کننده
inquiries سوال
inquiry سوال
pose سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
posed سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
poses سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
posing سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
question سوال
questioned سوال
questions سوال
heckle سوال پیچ کردن
heckled سوال پیچ کردن
heckles سوال پیچ کردن
heckling سوال پیچ کردن
catechism کتاب سوال وجواب دینی
catechisms کتاب سوال وجواب دینی
leading question سوال تلقینی
leading questions سوال تلقینی
unasked سوال نشده
do این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
appose مورد سوال واقع شدن
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
essay question سوال انشایی
five fundamental economic questions پنج سوال اساسی اقتصادی : چه چیز تولید شود
floorer سوال مشکل
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
quaere سوال
questionable results نتایج سوال برانگیز
stichomythia سوال وجواب در نفری
to overwhelm with questions سوال پیچ کردن
to p any one with question کسی را سوال پیچ کردن
on faith <idiom> بدون هیچ سوال یا اثباتی
raise a question مطرح کردن سوال
pose a question سوال مطرح کردن
to pelt somebody with questions کسی را سوال پیچ کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com