Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
turnaround jump shot
پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
turnaround jumper
پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
Other Matches
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
updated
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
timely
بهنگام
betimes
بهنگام
up-to-date
بهنگام
precociously
نا بهنگام
seasonable
بهنگام
up to date
بهنگام
in season
بهنگام
mistimed
تا بهنگام
timeous
بهنگام
opportune
بهنگام
timous
بهنگام
timous or meous
بهنگام
The untively death ( passing away ) …
درگذشت نا بهنگام ...
pat
بهنگام بموقع
update
بهنگام دراوری
updated
بهنگام در اوردن
updated
بهنگام دراوری
updates
بهنگام در اوردن
pats
بهنگام بموقع
updates
بهنگام دراوری
patted
بهنگام بموقع
patting
بهنگام بموقع
update
بهنگام در اوردن
microsoft
بهنگام سازی
updating
بهنگام دراوری
well timed
بهنگام در وقت مناسب
intempestive laughter
خنده بیجا یا نا بهنگام
to poach a start in race
نا بهنگام پیش افتادن
well-timed
بهنگام در وقت مناسب
whiffle
نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
premature decision
تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
upgrading
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
journal
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journals
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
upgrade
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
o quake at work and sweet at meals.
<proverb>
به وقت کار,جدیت ,بهنگام غذا,رئوفت.
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
I dont mean to intrude .
قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
upto the mark
داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
stepped motor
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
dynamically
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
switching
بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
refreshed
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshes
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
additions
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
refresh
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
databases
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
database
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
changed
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changing
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
change
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
maintenance
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
changes
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
amendment record
رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
adds
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
changed
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
updates
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changes
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
detail
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
revises
بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revise
بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revising
بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
head rolling
سر چرخش
whirlpools
چرخش اب
levorotation
چرخش به چپ
swirl
چرخش
trolls
چرخش
swirls
چرخش
twirl
چرخش
swirling
چرخش
whirlpool
چرخش اب
swirled
چرخش
wheel
چرخش
wheeling
چرخش
circulations
چرخش
troll
چرخش
revolution
چرخش
revolutions
چرخش
spins
چرخش
spin
چرخش
whirl
چرخش
wheels
چرخش
circulation
چرخش
twirling
چرخش
volte-face
چرخش
twirled
چرخش
volte face
چرخش
gyrations
چرخش
gyration
چرخش
rotational
چرخش
twirls
چرخش
rotation
چرخش
whirled
چرخش
turn
چرخش
whirling
چرخش
turns
چرخش
whirls
چرخش
wrenches
چرخش
wrenched
چرخش
wrench
چرخش
transaction
رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
deletion
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
transaction
فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
twist
چرخش بدن
twisting
چرخش بدن
rotation
مقدار چرخش یک شی
rolls
چرخش گردش
upturn
چرخش ببالا
rotation
چرخش دوران
stuffed
چرخش توپ
axis of rotation
محور چرخش
roll
چرخش گردش
stuff
چرخش توپ
rolled
چرخش گردش
rev
چرخش بر دقیقه
twists
چرخش بدن
angle of rotation
زاویه چرخش
stuffs
چرخش توپ
rotational speed
چرخش بر دقیقه
upward rotation
چرخش رو به بالا
upright spin
چرخش ایستاده
turn table
میز چرخش
trepan
چرخش انحراف
topspin
چرخش توپ
specific rotation
چرخش ویژه
sidespin
چرخش توپ
sidespin
چرخش انحرافی
sidespin
چرخش بیک سو
rotational speed
سرعت چرخش
rotational post
شغل در چرخش
varimax rotation
چرخش واریماکس
vertical scrolling
چرخش عمودی
number of revolutions
چرخش بر دقیقه
rpm
چرخش بر دقیقه
revs per minute
چرخش بر دقیقه
revolutions per minute
چرخش بر دقیقه
turnabouts
چرخش به یک طرف
turnabout
چرخش به یک طرف
williamson turn
چرخش ویلیامسون
rotatable
چرخش پذیر
radius of giration
شعاع چرخش
quartimax rotation
چرخش کوارتیماکس
radius of gyration
شعاع چرخش
gyoradius
شعاع چرخش
free rotation
چرخش ازاد
fractional turn
چرخش کسری
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
disrotatory motion
چرخش ناهمسو
cyclostat
دستگاه چرخش
conrotatory motion
چرخش همسو
concentricity
دقت چرخش
compass swing
چرخش خط محوری
body english
چرخش بی اختیار
high spin
چرخش زیاد
improper rotation
چرخش نامتعارف
proper rotation
چرخش متعارف
pivot ship
ناو چرخش
pivot point
مرکز چرخش
pick and roll
ایجاد سد و چرخش
orthogonal rotation
چرخش عمودی
optical rotation
چرخش نوری
oblique rotation
چرخش مایل
speed of rotation
چرخش بر دقیقه
molecular rotation
چرخش مولکولی
magnetic ritation
چرخش مغناطیسی
kick turn
نیم چرخش
wrest
چرخش پیچش
chased
پایه چرخش
chases
پایه چرخش
chasing
پایه چرخش
turn-offs
محل چرخش
tumble
چرخش اشفتگی
tumbled
چرخش اشفتگی
tumbles
چرخش اشفتگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com