English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
hop پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hops پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
Other Matches
mazurka پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
euler پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
t position حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
t stop روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
one heel spin چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
loop step پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
boeckl پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
crosscourt shot ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
skaters اسکیت باز
figure skating مسابقه اسکیت
skater اسکیت باز
skating اسکیت بازی
otherwise <adv.> به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
flat تماس دو لبه اسکیت
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
skated اسکیت بازی کردن
figure skater اسکیت باز ماهر
sit spin چرخیدن روی یک اسکیت
scissors jump پرش قیچی در اسکیت
speed skater اسکیت باز سرعت
skates اسکیت بازی کردن
similar pairs مسابقه دونفره اسکیت
skate اسکیت بازی کردن
pairs تیم دونفره اسکیت
flattest تماس دو لبه اسکیت
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
looped چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
skate guard پرش روی تیغه اسکیت
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
loop چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
turns پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turn پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
edge پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
roller-skating کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
cusp نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
roller-skates کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
edges پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
floor hockey هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
master pick پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
mixed pairs مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
roller-skated کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
skate sailer اسکیت باز روی یخ بکمک باد
chean چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
roller skate کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
one toe spin چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
progressive مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
scratch spin چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
three turn چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
street hockey نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
loop jump پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
toe pick تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe rake تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
thrusting فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
he was otherwise ordered جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
broomball نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
flips پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
toe point پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
metafile 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
toe walley پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
he had no more no to say دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
spirals چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiral چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiraling چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralled چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralling چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiraled چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
short کوتاه
succinct <adj.> کوتاه
pigmies کوتاه
curtal کوتاه
pygmy کوتاه
pygmies کوتاه
liliputian قد کوتاه
pygmy قد کوتاه
stunts کوتاه
stunting کوتاه
short <adj.> کوتاه
pygmies قد کوتاه
scut دم کوتاه
shortest کوتاه
stockiest کوتاه
stocky کوتاه
stockier کوتاه
synoptic کوتاه
concise <adj.> کوتاه
curt <adj.> کوتاه
shorter کوتاه
dumpy کوتاه
fleeting <adj.> کوتاه
pigmies قد کوتاه
low کوتاه
pigmy قد کوتاه
dwarfish کوتاه
puny قد کوتاه
miniature کوتاه
little کوتاه
bas relif کوتاه
of short duration کوتاه
miniatures کوتاه
concise کوتاه
stunt کوتاه
pigmy کوتاه
succinct کوتاه
down کوتاه
shear کوتاه کردن
fubsy کوتاه وکلفت
pygmies ادم کوتاه قد
detruncate کوتاه کردن
curtailed کوتاه کردن
gnomical کوتاه لب نویس
stichomythia مکالمات کوتاه
formulates کوتاه کردن
formulating کوتاه کردن
shortwave موج کوتاه
poops صدای کوتاه
curtail کوتاه کردن
draw in کوتاه شدن
dogmatist کوتاه فکر
formulate کوتاه کردن
briefed کوتاه مختصر
detruncation کوتاه شدگی
brief description شرح کوتاه
easy term کوتاه مدت
curtailing کوتاه کردن
pigmies ادم کوتاه قد
formulated کوتاه کردن
curtails کوتاه کردن
briefest کوتاه مختصر
laconic کوتاه موجز
laconically کوتاه موجز
strop طناب کوتاه
corner-brace حایل کوتاه
escopette قرابینه کوتاه
steep taper مخروط کوتاه
escopet قرابینه کوتاه
epigrammatical کوتاه ونیشدار
brief کوتاه مختصر
spontoon نیزه کوتاه
briefer کوتاه مختصر
brachydactyly کوتاه انگشتی
paddling پاروی کوتاه
paddles پاروی کوتاه
paddled پاروی کوتاه
paddle پاروی کوتاه
apophthegm گفتار لب و کوتاه
short-circuits اتصال کوتاه
short-circuit اتصال کوتاه
tunicle لباس کوتاه
short-haul خط سیر کوتاه
short wave موج کوتاه
short-wave موج کوتاه
basso relief برجسته کوتاه
transients فانی کوتاه
transient فانی کوتاه
truncation کوتاه سازی
canters چهارنعل کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com