Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English
Persian
piety
پرهیز گاری خداترسی
Other Matches
pietist
وابسته به پرهیز گاری پارسا
schooners
گاری سفری گاری روپوش دار
schooner
گاری سفری گاری روپوش دار
fear of god
خداترسی
religiousness
خداترسی
dieted
پرهیز
eschewal
پرهیز
gardyloo
پرهیز
abstinence;or abstinency
پرهیز
diet
پرهیز
dieting
پرهیز
diets
پرهیز
avoidance
پرهیز
abstinence
پرهیز
turning away
پرهیز
abstention
پرهیز
abstentions
پرهیز
shunner
پرهیز کننده
sanctity
پرهیز کاری
abstainer
پرهیز کننده
abstemiousness
پرهیز و امساک
indeclinable
پرهیز نکردنی
abstemiously
با پرهیز و امساک
non abstainer
پرهیز گار
negative virtue
پرهیز از بدی
regimen
پرهیز غذایی
regimens
پرهیز غذایی
dogcart
گاری سگ کش
drayman
گاری کش
tumbril
گاری
gharry
گاری
dogcarts
گاری سگ کش
carting
گاری
carts
گاری
carted
گاری
driver
گاری چی
drivers
گاری چی
cart
گاری
van
گاری
vans
گاری
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
lenten
روزهای پرهیز وروزه
shopping cart
گاری خرید
dumb waiters
گاری تاقچهدار
tumbrel
گیوتین گاری
wain
گاری واگن
wainwright
گاری ساز
applecart
گاری سیب
dumb waiter
گاری تاقچهدار
paracaisson
گاری دوچرخ
mail cart
گاری پست
cartwright
گاری ساز
carter
راننده گاری
drayman
گاری بر چهارچرخه کش
cartage
حمل با گاری
foot sweep
فن اوسوتو گاری
holiness
پرهیز کاری لقب پاپ
lent
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
ware
کالای فروشی پرهیز کردن از
wares
کالای فروشی پرهیز کردن از
cartage
کرایه گاری مکاری
lorry
اتومبیل باری گاری
lorries
اتومبیل باری گاری
carthorse
اسب ارابهو گاری
camion
گاری کوتاه بی لبه
joltwagon
گاری یا ارابه پرتکان
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
burdened
مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
dietetics
فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
cartful
انچه دریک گاری جا بگیرد
A wise man avoids edged tools.
<proverb>
آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
dray
گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
hunger cloth
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
lenten veil
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
tailboard
تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
golf cart
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
to be broken on the wheel
روی چرخ گاری مردن
[نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
unhorse
از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
trolly
گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolley
گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolleys
گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
shun
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunned
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunning
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shuns
پرهیز کردن اجتناب کردن از
jigger
درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com