English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
Other Matches
crosscourt shot ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
slap shot ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
latest event time دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
pulls ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
altivolant بلند پرواز
high flying بلند پرواز
icarian بلند پرواز
ambitious بلند پرواز
high-flying بلند پرواز
highflier ادم بلند پرواز
highflyer ادم بلند پرواز
overambitious <adj.> بیش از اندازه بلند پرواز
high flier مرغ یا شخص بلند پرواز
highboy ادم بلند پرواز درسیاست
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
hovers پرواز نزدیک زمین
hovered پرواز نزدیک زمین
hover پرواز نزدیک زمین
tossed ضربه بلند
tossing ضربه بلند
tosses ضربه بلند
toss ضربه بلند
loops ضربه بلند قوس دار
looped ضربه بلند قوس دار
loop ضربه بلند قوس دار
under arm clear ضربه بلند از پایین دست
visual flight پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
terrain following پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
hovering ceiling حداکثر سقف پرواز ثابت درنزدیک زمین
hovering پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
banquette زمین بلند
banquet زمین بلند
upland زمین بلند
banquette زمین بلند
elevated ground زمین بلند
uplands زمین بلند
take off بلند شدن دونده از زمین
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
pop up ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
down the line ضربه از کنار زمین
foot bank زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
bounce pass پاس با ضربه به زمین لاکراس
mephitis بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
lob ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
clothesline ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
ground stroke ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
knock-on بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
bounces به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounced به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounce به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
knock on بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
chopper توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
choppers توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
chopped ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
He was so drunk that… بطوری مست بود که
reportedly بطوری که شایع است
it is bound to nappen مقدراست اتفاق بیافتد
gill net دامی که چون ماهی دران بیافتد
He just missed going to jail. چیزی نمانده بود بزندان بیافتد
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
Dont let the grass grow under your feet. نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
Nothing on earth will induce him to go there again. اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
wait up for <idiom> به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
zeugma اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
runway راه پرواز باند پرواز
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
clears دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
extensions طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
sudden ناگهان
abruptly ناگهان
all at once ناگهان
all of a sudden ناگهان
unaware ناگهان
unawares ناگهان
unexpectedly ناگهان
accidentally ناگهان
before you know it ناگهان
(on the) spur of the moment <idiom> ناگهان
suddenness ناگهان
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
supervene ناگهان رخ دادن
to die in ones shoes ناگهان مردن
scooted ناگهان سرخوردن
plucked ناگهان کشیدن
plucking ناگهان کشیدن
bolted مستقیما ناگهان
bolt مستقیما ناگهان
scoot ناگهان سرخوردن
scoots ناگهان سرخوردن
sudden-death ناگهان باخت
sudden death ناگهان باخت
abrupt سراشیبی ناگهان
scooting ناگهان سرخوردن
pluck ناگهان کشیدن
plucks ناگهان کشیدن
suddenly ناگهان ناگاه
bolting مستقیما ناگهان
turn on one's heel <idiom> ناگهان پیچیدن
to walk off ناگهان رفتن
pop off ناگهان ناپدیدشدن
to make a pounce ناگهان جستن
Suddenly , I felt hot. ناگهان گرمم شد
before you can say knife برقی ناگهان
light out ناگهان رفتن
aback غافلگیر ناگهان
slapdash بی پروا ناگهان
to keel over ناگهان افتادن
bolts مستقیما ناگهان
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
cant ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن
make off ناگهان ترک کردن
Suddenly he showed up (emerged). ناگهان سروکله اش پیداشد
plunge ناگهان داخل شدن
plunger موجی که ناگهان می شکند
plunged ناگهان داخل شدن
plunges ناگهان داخل شدن
plungers موجی که ناگهان می شکند
snub cable ناگهان ترمز کردن
crash dive ناگهان بزیر اب رفتن
irrupt ناگهان ایجاد شدن
light up <idiom> ناگهان شادوخوشحال شدن
tumbled لغزیدن ناگهان افتادن
to chop back ناگهان تغییرجهت دادن
tumbles لغزیدن ناگهان افتادن
to crop up ناگهان رخ دادن- اب خوردن
pass out ناگهان بیهوش شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com