English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English Persian
hover پرواز نزدیک زمین
hovered پرواز نزدیک زمین
hovers پرواز نزدیک زمین
Search result with all words
hovering پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
Other Matches
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
homing phase مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
grazed نزدیک به زمین
graze نزدیک به زمین
grazes نزدیک به زمین
visual flight پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
hovering ceiling حداکثر سقف پرواز ثابت درنزدیک زمین
terrain following پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
dig pass پاس از نزدیک زمین
low level نزدیک سطح زمین
low level winds بادهای نزدیک سطح زمین
digger پاسور ماهر درپاس نزدیک زمین
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
holm زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
clothesline ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
forecourts قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
find touch بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
close نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
point bland بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore نزدیک کرانه نزدیک ساحل
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
flying پرواز
ceiling حد پرواز
night flying پرواز
blast-off پرواز
blast off پرواز
ceilings حد پرواز
night flying شب پرواز کن
fly پرواز
flight deck پل پرواز
flight line خط پرواز
flight decks پل پرواز
flightless بی پرواز
trips پرواز
trip پرواز
flight پرواز
tripped پرواز
sortie پرواز
sorties پرواز
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
fly پرواز کردن
high-flying بلند پرواز
ambitious بلند پرواز
aviate پرواز کردن
icarian بلند پرواز
altivolant بلند پرواز
preflight قبل از پرواز
runways خیابان پرواز
post flight بعد از پرواز
blood agent مدت پرواز
high flying بلند پرواز
flying پرواز کننده
runways باند پرواز
in-flight حین پرواز
mission ready اماده پرواز
soloist خلبان تک پرواز
soloists خلبان تک پرواز
goggle عینک پرواز
flypasts پرواز در ارتفاع کم
administrative flight پرواز اداری
flight decks عرشه پرواز
scampers پرواز سریع
scampering پرواز سریع
scampered پرواز سریع
scamper پرواز سریع
single flight پرواز رفت
return flight پرواز برگشت
air medal نشان پرواز
visual flight پرواز بصری
flybys پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
goggled عینک پرواز
path of flight مسیر پرواز
flypast پرواز در ارتفاع کم
instrument fkight پرواز کور
instrument flight پرواز کور
on the wing پرواز کننده
goggling عینک پرواز
flight deck عرشه پرواز
dead reckonning پرواز کور
flightworthy قابل پرواز
runway باند پرواز
flight computer کامپیوتر پرواز
flight control کنترل پرواز
ceilings سقف پرواز
flight engineer مهندس پرواز
flight gear لباس پرواز
flight leader فرمانده پرواز
flight level سقف پرواز
flight level سطح پرواز
flight clearance اجازه پرواز
runway خیابان پرواز
ceiling سقف پرواز
cruising altitude ارتفاع پرواز
to take wing پرواز کردن
to take off پرواز کردن
volant پرواز کننده
volitant پرواز کننده
to launch into the air پرواز کردن
winging پرواز پرش
wing پرواز پرش
flege قابل پرواز
take off پرواز کردن
flight پرواز کردن
flying ground میدان پرواز
flying officer افسر پرواز
flying shot تیر سر پرواز
flying speed سرعت پرواز
helm سکان پرواز
free flight پرواز ازاد
helms سکان پرواز
combat available اماده به پرواز
flyable قابل پرواز
kite پرواز کردن
flight operations عملیات پرواز
kites پرواز کردن
flight navigator هدایتگر پرواز
flight platform سکوی پرواز
flight ration جیره پرواز
flight manual دستورالعمل پرواز
soarer پرواز کننده
flighty deck اطاق پرواز
sortie reference شماره پرواز
flight path مسیر پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com