Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
exhaust fan
پروانه خروجی
Other Matches
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
butterfly saddle rug
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
license
پروانه
fans
پروانه
licensing
پروانه
moth
پروانه
purple emperor
پروانه
butterflies
پروانه
propeller
پروانه
butterfly
پروانه
moths
پروانه
micros
پروانه
micro
پروانه
fanning
پروانه
indult
پروانه
licensure
پروانه
passed
پروانه
licences
پروانه
pass
پروانه
fanned
پروانه
licenses
پروانه
fan
پروانه
licence
پروانه
passes
پروانه
ship propeller
پروانه کشتی
tetrapod
پروانه چهار پا
licence
پروانه جواز
permission to reside
پروانه اقامت
papering
جواز پروانه
papered
جواز پروانه
screwpropeller
پروانه کشتی
propeller
پروانه کشتی
paper
جواز پروانه
propeller
پروانه ناو
permit of residence
پروانه اقامت
permission to stay
پروانه اقامت
fliers
پروانه موتور
flyers
پروانه موتور
licensees
پروانه دار
permit
پروانه جواز
transit bill
پروانه عبور
permits
پروانه جواز
permits
پروانه پته
permitting
پروانه جواز
residence permit
پروانه اقامت
licenses
پروانه جواز
licensee
دارنده پروانه
papers
جواز پروانه
licensee
پروانه دار
flyer
پروانه موتور
placards
پروانه رسمی
placard
پروانه رسمی
permitting
پروانه پته
license
پروانه جواز
licensees
دارنده پروانه
licensing
پروانه جواز
licences
پروانه جواز
permission
دستور پروانه
flier
پروانه موتور
butterfly knot
گره پروانه
building permit
پروانه ساختمان
impeller
پروانه موتور
lutestring
نوعی پروانه
painted lady
پروانه رنگارنگ
papilionaceous
پروانه وار
permit
پروانه پته
papilionidae
تبره پروانه
export licence
پروانه صدور
butterflyer
شناگر پروانه
fan blade
تیغه پروانه
f.for practising medicine
پروانه پزشکی
export licence
پروانه صادرات
fans
پروانه اتومبیل
fanning
پروانه اتومبیل
fanned
پروانه اتومبیل
fan
پروانه اتومبیل
hawk moth
پروانه بید
licence fee
مخارج پروانه
propeller blade
تیغه پروانه
lustring
نوعی پروانه
butterfly
بشکل پروانه
butterflies
شنای پروانه
butterflies
بشکل پروانه
licensable
پروانه دار
butterfly plan
طرح پروانه ای
propeller fan
پروانه گردان
licenser
پروانه دهنده
radiator fan
پروانه رادیاتور
licensor
پروانه دهنده
butterfly
شنای پروانه
licentiate
دارنده پروانه
fan belts
تسمه پروانه
laissez passer
پروانه عبور
breaststroke
شنای پروانه
licence number
شماره پروانه
licencee
دارنده پروانه
fan belt
تسمه پروانه
patent
حق ثبت اختراع پروانه
patenting
حق ثبت اختراع پروانه
patents
حق ثبت اختراع پروانه
licencor
اعطاء کننده پروانه
patented
حق ثبت اختراع پروانه
fan belts
تسمه پروانه موتور
licensor
اعطاء کننده پروانه
brimstone buterfly
پروانه گوگردی رنگ
permit goods coveredby
کالای موضوع پروانه
tortricid
وابسته به پروانه بید
tortricidae
وابسته به پروانه بید
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
fan belt
تسمه پروانه موتور
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tortrix
وابسته به پروانه بید
arming vane
پروانه مسلح کننده
leguminous
وابسته به خانواده پروانه اسایان
stern wheeler
کشتی دارای پروانه درعقب
strut
حماله محور پروانه ناو
tortricid
پروانه بید درشت اندام
licence
پروانه دادن مرخص کردن
trailing edge
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
shebeen
مشروب فروش بدون پروانه
backwash
حرکت اب در نتیجه گردش پروانه
licenses
پروانه دادن مرخص کردن
lincense
اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
lincense or cence
مجاز کردن پروانه دادن
logwood
درخت بقم پروانه واران
migrant butterfly
پروانه کوچگر
[حشره شناسی]
dolphin kick
شنای پروانه با پای دلفین
frog kick
شنای پروانه بت پای قورباغه
furze
اولکس فرنگی پروانه واران
tortrix
پروانه بید درشت اندام
tortricidae
پروانه بید درشت اندام
witch moth
پروانه بید شبانه شب پره
impeller
چرخ تیغه دار پروانه
imperial moth
پروانه بید بزرگ امریکایی
arming vane
پروانه مسلح کننده بمب
strutted
حماله محور پروانه ناو
luna moth
پروانه بید خالداربزرگ امریکایی
struts
حماله محور پروانه ناو
licences
پروانه دادن مرخص کردن
screws
پروانه ناو پیچ پیچاندن
screw
پروانه ناو پیچ پیچاندن
licensee
صاحب جواز دارنده پروانه
license
پروانه دادن مرخص کردن
licensees
صاحب جواز دارنده پروانه
licensing
پروانه دادن مرخص کردن
registered nurse
پرستار دیپلمه دارای پروانه رسمی
chartered
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charter
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
tiger moth
پروانه درشت اندام ودراز بال
sea pass
پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
chartering
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charters
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
licensed victualler
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
occasional licence
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
painted lady
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
instar
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
geometrid
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
billets
پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeted
پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billet
پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeting
پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
arrentation
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
outflow
خروجی
egress
خروجی
outputs
خروجی
printout
خروجی
printouts
خروجی
outflows
خروجی
exhaust
خروجی
output
خروجی
deferent
خروجی
tatal output
خروجی کل
out put
خروجی
exhausts
خروجی
exit
خروجی
handlers
خروجی
throughput
خروجی
outlet
خروجی
exits
خروجی
extrusion
خروجی
output area
خروجی
outlets
خروجی
handler
خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com