English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
occasional licence پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
Other Matches
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
licensed victualler مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
tippler نوشابه فروش
butteries جای فروش اذوقه و نوشابه
buttery جای فروش اذوقه و نوشابه
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
shebeen مشروب فروش بدون پروانه
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
apostrophe درمواقع حذف حرف یا بخشی ازکلمه مثل s"it که دراصل is itبوده است
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
apostrophes درمواقع حذف حرف یا بخشی ازکلمه مثل s"it که دراصل is itبوده است
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
subsidy مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
sacred places جاهای مقدس
shoaly دارای جاهای کم اب
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
scaling ladder نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
to go places گردش کردن [رفتن به جاهای دیدنی]
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
balaam موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
privilege cab درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
We do not usually go places that cost a lot of money. ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
agoraphobic شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
globetrotter کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
modem دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
redliner خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
liquors نوشابه
brewage نوشابه
liquor نوشابه
partility for liquors به نوشابه
drink نوشابه
soft drink نوشابه
tipple نوشابه
drinks نوشابه
tippled نوشابه
soft drinks نوشابه
tipples نوشابه
refreshments نوشابه
tippling نوشابه
refreshment نوشابه
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
liquorish نوشابه دوست
broaches نوشابه دراوردن
broached نوشابه دراوردن
broach نوشابه دراوردن
drank نوشابه خورد
beverage نوشابه شربت
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
beverages نوشابه شربت
pick-me-up نوشابه مقوی
something short نوشابه تند
broaching نوشابه دراوردن
lambs wool یکجور نوشابه
waterer نوشابه نوش
drank as a f. نوشابه زیادخورده
drinking was his ruin نوشابه خوری
barroom نوشابه فروشی
pick me up نوشابه مقوی
fastidium potus نوشابه بیزاری
pick-me-ups نوشابه مقوی
morat نوشابه انگبین و توت
nephalism پرهیز از نوشابه خوری
soft drink نوشابه غیر الکلی
balderdash یاوه نوشابه کف الود
long drinks نوشابه در گیلاس بلند
intoxicant نوشابه مستی اور
slops اب زیپو نوشابه سبک
long drink نوشابه در گیلاس بلند
intoxicants نوشابه مستی اور
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
hocus نوشابه دارو زده
to soak oneself زیاد نوشابه خوردن
firewater نوشابه الکلی قوی
groggery نوشابه فروشی میخانه
carpet moth بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
libation نوشابه پاشی نوشیدن شراب
libations نوشابه پاشی نوشیدن شراب
dutch courage جراتی که از خوردن نوشابه اید
tope نوشابه زیاد خوردن درختستان
posset نوشابه مرکب از شیر وابجو
kummel نوشابه المانی زیره دار
methglin نوشابه انگبینی ادویه دار
oenomania میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
furriers خز فروش پوست فروش
furrier خز فروش پوست فروش
alcohol-free beverages نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
to flinch the flagon ازخوردن نوشابه خود داری کردن
soft drinks نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
Say when stop! [when pouring] بگو کی بایستم! [هنگام ریختن نوشابه]
non-alcoholic beverages نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
alcohol-free drinks نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
Say when! [when pouring] بگو کی بایستم! [هنگام ریختن نوشابه]
canteens فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
canteen فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
time charter اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
noyau یکجور نوشابه که مغز هسته بان میزنند
cambric tea نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
ginger beer نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ginger beers نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
he swore off drinking سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
grog blossom جوش یاقرمزی روی بینی که ازخوردن نوشابه زیادپیدامیشود
mead نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
passes پروانه
passed پروانه
moth پروانه
purple emperor پروانه
indult پروانه
fans پروانه
propeller پروانه
fanning پروانه
fanned پروانه
licensure پروانه
fan پروانه
micro پروانه
moths پروانه
licence پروانه
licenses پروانه
licences پروانه
butterflies پروانه
butterfly پروانه
licensing پروانه
pass پروانه
license پروانه
micros پروانه
placards پروانه رسمی
flyers پروانه موتور
placard پروانه رسمی
paper جواز پروانه
flyer پروانه موتور
papered جواز پروانه
butterfly شنای پروانه
licenses پروانه جواز
fliers پروانه موتور
fan belts تسمه پروانه
ship propeller پروانه کشتی
licences پروانه جواز
propeller پروانه ناو
butterflies شنای پروانه
transit bill پروانه عبور
breaststroke شنای پروانه
permission دستور پروانه
licence پروانه جواز
papering جواز پروانه
butterfly بشکل پروانه
fan belt تسمه پروانه
residence permit پروانه اقامت
tetrapod پروانه چهار پا
papers جواز پروانه
screwpropeller پروانه کشتی
propeller پروانه کشتی
butterflies بشکل پروانه
lutestring نوعی پروانه
permission to reside پروانه اقامت
licensees دارنده پروانه
permit پروانه جواز
permit پروانه پته
permits پروانه پته
permitting پروانه جواز
permitting پروانه پته
f.for practising medicine پروانه پزشکی
fan blade تیغه پروانه
papilionaceous پروانه وار
papilionidae تبره پروانه
butterfly plan طرح پروانه ای
butterflyer شناگر پروانه
butterfly knot گره پروانه
licensing پروانه جواز
permission to stay پروانه اقامت
painted lady پروانه رنگارنگ
licensee پروانه دار
permit of residence پروانه اقامت
licensee دارنده پروانه
licensees پروانه دار
building permit پروانه ساختمان
license پروانه جواز
export licence پروانه صدور
lustring نوعی پروانه
licencee دارنده پروانه
hawk moth پروانه بید
licensable پروانه دار
laissez passer پروانه عبور
fan پروانه اتومبیل
licence number شماره پروانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com