Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (10 milliseconds)
English
Persian
myoglobin
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
Other Matches
evertor
عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor
عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
fibrin
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
lipoprotein
مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
mohair
کرک
[نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
container
محتوی
fillers
محتوی
filler
محتوی
hydrous
محتوی اب
containers
محتوی
contents
محتوی
contenting
محتوی
criteria
محتوی
content
محتوی
sanguinolent
محتوی خون
contains
محتوی بودن
contain
محتوی بودن
contained
محتوی بودن
bottles
محتوی یک بطری
bottle
محتوی یک بطری
platinous
محتوی پلاتین
aluminous
محتوی الومینیوم
gas content
محتوی گاز
copper bearing
محتوی مس حاوی مس
contenting
خرسند کردن محتوی
content
خرسند کردن محتوی
pouncet box
قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine
قندی محتوی قند
thews
عضله
muscles
عضله
triceps
عضله سه سر
muscle
عضله
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
tea bags
پاکت محتوی چای فوری
tea bag
پاکت محتوی چای فوری
content addressed
نشامی یافته از روی محتوی
music box
جعبه محتوی ساز کوکی
pall
تابوت محتوی مرده حائل
bottled gas
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
poster color
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
content addressable
نشانی پذیر از روی محتوی
clears
تغییر محتوی یک خانه حافظه
docketed
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
فهرست محتوی بسته ارسالی
clearest
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clear
تغییر محتوی یک خانه حافظه
dockets
فهرست محتوی بسته ارسالی
docket
فهرست محتوی بسته ارسالی
quartzite
سنگ شنی محتوی کوارتز
palls
تابوت محتوی مرده حائل
palling
تابوت محتوی مرده حائل
palled
تابوت محتوی مرده حائل
myalgia
درد عضله
adducent muscle
عضله مقربه
myography
عضله نگاری
agonist muscle
عضله موافق
myograph
عضله نگار
tics
پرش عضله
transverse
عضله مستعرضه
ciliary muscle
عضله مژگانی
flexor
عضله خم کننده
flexor
عضله تاکننده
ejaculator
عضله انزال
tic
پرش عضله
trapezius
عضله ذوذنقه
extensor
عضله بازکننده
biceps
عضله دوسر
cramp
گرفتگی عضله
sweeney
فلج عضله
stabilizer muscule
عضله نگاهدارنده
splenius
عضله محرکه
smooth muscule
عضله صاف
orbicular muscle
عضله باسطه
bender
عضله خم کننده
benders
عضله خم کننده
sartorius
عضله خیاطه
cramps
گرفتگی عضله
antagonist
عضله مخالف
humeri
استخوان عضله
tensor
عضله ممدده
humeruses
استخوان عضله
pronator
عضله مکبه
humerus
استخوان عضله
sweeny
فلج عضله
antagonists
عضله مخالف
protractor
عضله ممدده
protractors
عضله ممدده
scandal sheet
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
megasporangium
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
seabag
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
rogatory letters
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
epos
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
sausages
روده محتوی گوشت چرخ شده
sausage
روده محتوی گوشت چرخ شده
urns
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
myosin
پروتئین اساسی عضله
injured muscle
عضله اسیب دیده
myocardium
عضله قلب میان دل
tonus
کشیدگی طبیعی عضله
tonus
خاصیت انقباض عضله
tonicity
کشیدگی طبیعی عضله
lobe
بخشی از عضله یا مغز
sphincter
عضله تنگ کننده
stabilizer muscule
عضله ثابت کننده
supinator
عضله مدیره بخارج
relax
ازاد و شل شدن عضله ها
relaxes
ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing
ازاد و شل شدن عضله ها
crick
انقباض عضله پیداکردن
supinator muscle
عضله برون گردان
psoas
عضله قطن پیسواس
abductor
عضله دور کننده
adductor
عضله نزدیک کننده
complexus
عضله پهن گردن
pulled muscle
عضله کشیده شده
calf machine
دستگاه پرورش عضله
abductors
عضله دور کننده
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
lobes
بخشی از عضله یا مغز
hematoma
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumpling
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
crimp
پیچش وانقباض عضله درخواب
epicardium
قسمت خارجی عضله قلب
crimped
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps
پیچش وانقباض عضله درخواب
hamstring pull
کشیدگی عضله پشت ران
enchilada
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
doorplate
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
cramp in the leg
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
cramp in the calf
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
tone
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
isokinetic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
levator
عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
tones
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
masseter
ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
puddings
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
stapedial
وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
fasciculus
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
iron boot
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
isotonic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
charly horse
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
fascicule
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
compressed air tunnel
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
myocarditis
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
chars
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com